به گزارش خبرگزاری ، در حالی که سه هفته به پایان لیگ برتر باقی مانده است و به احتمال فراوان تیم تراکتور قهرمان لیگ برتر خواهد شد، تغییرات مدیریتی پس از پایان لیگ برتر در برخی باشگاهها مورد انتظار اهالی فوتبال است.
روزهای گذشته بود که رضا درویش پس از باخت پرسپولیس به سپاهان در لیگ برتر و به دلیل فشار هواداران تصمیم به استعفا گرفت، اما چند روز بعد و با برگزاری جلسه هیئتمدیره باشگاه پرسپولیس، با این استعفا موافقت نشد، البته این موضوع گویی بیشتر مربوط به موافق نبودن کنسرسیوم بانکی با رفتن درویش بود و ثبات چندساله مدیریت قرمزها به فشار هواداران ترجیح داده شد.
استقلال نیز تغییرات زیادی را در بدنه مدیریتی و کادر فنی خود داشت و در حالی که تنها جام حذفی برای موفقیت حداقلی این تیم در فصل جاری باقی مانده، ممکن است در صورت نتیجهگیری تیم مدیریتی کنونی به روند خود ادامه دهد تا در فصل آتی، ثبات اصلیترین بعد برای موفقیت این تیم باشد.
تیمهای صنعتی همچون ذوبآهن، استقلال خوزستان، مس رفسنجان و فولاد نیز با تغییر دولت و وزارت صمت، تغییرات کلان مدیریتی داشتند، اما باشگاههایی همچون آلومینیوم اراک، گلگهر سیرجان و چادرملوی اردکان تا این لحظه رفت و آمد مدیریتی در سطح باشگاهها را تجربه نکردهاند. برای سپاهان شرایط ویژهای رقم خورد و مدیریت وقت کارخانه تصمیم به انتخاب احمد یوسفزاده به جای مهدی آذربایجانی گرفت که بیشتر بهدلیل موضوعات داخلی و مدیریت گذشته کارخانه فولاد بود تا تغییرات دولت.
از سوی دیگر فعالیت برخی افراد برای حضور بر کرسی ریاست باشگاهها بهویژه در برخی شهرهای کشور همزمان با پایان لیگ برتر به اوج رسیده است و قابل توجه به نظر میرسد. این موضوع در تیمهای صنعتی لیگ برتر بیش از پیش وجود دارد و با توجه به پشتوانه مالی مناسب این باشگاهها افراد منتسب به جریانهای مختلف رغبت زیادی برای حضور در این تیمها نشان میدهند، حتی اگر زیان مالی انباشته یا بدهکاری مالی قابل توجهی برای این باشگاهها وجود داشته باشد.
کافی است نگاه دقیقتری به حضور اشخاص در رسانهها و موضعگیری آنها درباره باشگاهداری و روند درست درآمد و هزینه در تیمها داشته باشید؛ متوجه خواهید شد تلاش زیادی از سوی برخی میشود تا در رقابت سخت تصاحب پست مدیرعاملی یا حضور در هیئتمدیره از یکدیگر سبقت بگیرند و با توصیه افراد صاحبنفوذ، رؤیای حضور در مدیریت باشگاهها را در سر بپرورانند.
موضوع وقتی جالبتر میشود که این افراد حتی بدون داشتن سوابق درست مدیریتی در ورزش یا سطوح کلان با کمک عوامل رسانهای، همیشه خود را بین گزینههای مدیرعاملی هر تیم متمول یا صنعتی جای میدهند و حضور دائمی بین گزینههای مدیریتی باشگاهها را حق خود میدانند، در حالی که گاهی دیده میشود هیئتمدیره باشگاهها و افراد تصمیمگیر آنها را بین گزینههای آخر خود هم قرار نمیدهند، چه برسد به اینکه از آنها برنامه کوتاهمدت یا میانمدت مدیریتی بخواهند. این اشخاص برای حضور حداقلی و همیشگی در صحنه از همه ابزار موجود استفاده میکنند و البته تا حدودی هم موفق هستند تا موقعیتهای مدیریتی دوباره تکرار شود و آنها در آستانه تغییرات مدیریتی هر باشگاه گزینههای در گوشی افراد و فضای مجازی باشند.
در اصل تا زمانی که این روند ادامهدار باشد، بعید است بتوانیم شاهد فوتبال رو به رشد در سطح آسیا و جهان باشیم، در حالی که تیم ملی موفق نیاز به لیگ پویا دارد. در واقع تا هر زمان که این افراد که بیشتر هم رزومه موفقی در سطوح مدیریتی بهویژه مدیریت ورزشی ندارند، سکان فوتبال را برعهده بگیرند، باید بازهم دلخوش به موفقیتهای حداقلی باشیم.
فراموش نکنیم کم نیستند تیمهای ریشهدار در فوتبال کشورمان که به مدیران لایق و متخصص نیاز دارند؛ مدیرانی که بدون جناحبندی و مهمتر از آن بدون هرگونه سبقت از دیگران منتظر دعوت برای حضور در پست مدیرعاملی باشند، نه آنکه در هفتههای منتهی به پایان لیگ از هیچ تلاشی برای کسب جایگاه فروگذار نکنند.
به گفته و نوشته یکی از صاحبنظران مدیریت ورزشی، مدیران لایق فراخوان (دعوت) میشوند، نه آنکه خودشان را به جایگاهی معرفی (تحمیل) کنند.
یادداشت از: امیر شمس، سرویس ورزش
منبع: imna-861178