به گزارش خبرگزاری ، فوتبال سالهاست که بهعنوان یکی از محبوبترین ورزشها در میان مردم شناخته میشود و میلیونها هوادار در داخل و خارج از کشور با اشتیاق عملکرد تیمهای ایرانی را در رقابتهای آسیایی دنبال میکنند، با این وجود، نتایج اخیر چهار نماینده ایران در این مسابقات (استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تراکتور) بار دیگر نشان داد که فوتبال باشگاهی ایران هنوز با استانداردهای بینالمللی فاصلهای جدی دارد. در این دوره از رقابتها، تراکتور تنها تیمی بود که توانست عملکرد بهنسبت موفقی ارائه دهد، در حالی که سپاهان، یکی از امیدهای اصلی قهرمانی در سطح دوم مسابقات، به طرز شوکهکنندهای در مرحله گروهی حذف شد، از سوی دیگر، پرسپولیس و استقلال که در لیگ الیت آسیا حضور داشتند، با مشکلات فنی و مدیریتی جدی روبهرو شدند و شانس صعودشان بسیار کمرنگ شده است.
این نتایج تلخ، زنگ خطری جدی را برای فوتبال ایران بهصدا درآورده است. پرسش اصلی این است که چرا تیمهای ایرانی با وجود برخورداری از سابقهای غنی در فوتبال آسیا و حمایت گسترده مردمی، همچنان در رسیدن به موفقیتهای پایدار ناکام میمانند؟ پاسخ به این سوال، نیازمند بررسی دقیق عوامل مختلفی است که فوتبال ایران را در سالهای اخیر با چالش روبهرو کرده است.
یکی از مهمترین مسائل، مدیریت ناکارآمد و نگاه محدود به فوتبال بهعنوان یک تفریح است، در حالی که در بسیاری از کشورهای همسایه، فوتبال بهعنوان یک صنعت اقتصادی و یک منبع درآمدزایی پایدار تلقی میشود. این دیدگاه موجب شده است که باشگاههای ایرانی از سرمایهگذاری مناسب برای تقویت تیمها و زیرساختها باز بمانند. قانون سقف بودجه نیز در این دوره یکی از موانع اصلی برای تقویت تیمها بود، بهطوری که باشگاهها قادر به جذب بازیکنان باکیفیت خارجی و داخلی نشدند و همین موضوع تأثیر مستقیمی بر نتایج تیمها در مسابقات آسیایی داشت.
علاوهبر مشکلات مدیریتی، ضعف در زیرساختها و شرایط نامناسب برای پرورش بازیکنان نیز یکی دیگر از دلایل اصلی ناکامی فوتبال ایران است. بسیاری از بازیکنان پایه در زمینهای غیراستاندارد نظیر چمنهای مصنوعی بیکیفیت و حتی آسفالت مدارس رشد میکنند که این موضوع نهتنها به سلامت جسمی آنها آسیب میزند، بلکه امکان پیشرفت فنی را نیز محدود میکند. تمرین در شرایط سخت آبوهوایی، بدون برنامهریزی مناسب، آینده نسل بعدی فوتبال ایران را تهدید میکند، از سوی دیگر، در کشورهای صاحبسبک فوتبال، مدیریت مالی دقیق و شفافیتی که حتی باشگاههای دسته چهارم را ملزم به رعایت اصول اقتصادی میکند، موجب شده است تیمها به صورت حرفهای فعالیت کنند. در ایران بسیاری از باشگاهها با وجود زیاندهی مداوم، همچنان به فعالیت ادامه میدهند، بدون اینکه تغییری در ساختار مالی یا عملکردی آنها ایجاد شود.
خبرنگار در این گزارش تلاش میکند با واکاوی علل اصلی این ناکامیها، تصویری جامع از وضعیت کنونی فوتبال ایران ارائه دهد. از مدیریت تا زیرساختها و از نگاه فرهنگی تا مسائل فنی، شرایطی را رقم زده است که تیمهای ایرانی، بهجز معدودی، در رقابتهای آسیایی حرفی برای گفتن ندارند. بررسی این عوامل و یافتن راهکارهای مناسب میتواند گامی مؤثر در جهت احیای جایگاه فوتبال ایران در سطح آسیا باشد. اکنون زمان آن رسیده است که برای آینده این ورزش محبوب و پرافتخار، تصمیماتی جدی و اثرگذار گرفته شود.
برای فوتبال ارزش قائل نمیشویم
حسین چرخابی، کارشناس و مربی فوتبال به خبرنگار میگوید: اگر بخواهم یک جمله بگویم و بعد آن را ادامه دهم، باید بگویم «ما برای فوتبال ارزش قائل نمیشویم.» من بارها و بارها حتی به بزرگان کشور گفتهام، کار خوب هرجای دنیا انجام میشود، ما باید الگوبرداری کنیم؛ اما ما این کار را نمیکنیم. میبینیم کشورهای همسایه ما چقدر برای فوتبال ارزش قائل میشود. دلیل آن هم واضح است؛ آنها فوتبال را تفریح نمیدانند، بلکه فوتبال را اقتصاد و صنعت میبینند و واقعیت هم همین است. اگر نگاهی به جهان فوتبال داشته باشیم، میبینیم که این دیدگاه در بیشتر کشورهای صاحب سبک فوتبال دیده میشود.
وی با اشاره به استعدادهای موجود در مدارس میافزاید: یک مدرسه را در نظر بگیرید؛ بیشتر دانشآموزان آن مدرسه میخواهند فوتبال بازی کنند، با اینکه امکانات برای ورزشهای دیگر هم فراهم است. خودم معلم هستم و این موضوع را از نزدیک میبینم و درک میکنم. اما با اینکه چنین شور و شوق و استعدادهایی در مدارس و فوتبال پایه وجود دارد، ما از آن استفاده نمیکنیم و همچنان به فوتبال، به دید یک تفریح نگاه میکنیم.
کارشناس فوتبال خاطرنشان میکند: زیرساختها بسیار مهم است. ما در بحث سختافزاری ضعیف هستیم. وقتی برای بچهای که در حال رشد است، در تابستان و در گرمای ۴۸ درجه، ساعت ۲ بعدازظهر تمرین میگذاریم، یعنی داریم برای نسل بعدی فوتبال فاجعه رقم میزنیم. ما با این شرایط، رشد او را نابود میکنیم. مورد بعدی چمنهای مصنوعی است که مانند موکت روی زمین پهن کردهایم که در بلندمدت به زانو و کمر بچهای که میخواهد فوتبال بازی کند، آسیب میرسد؛ از همینجا شروع میشود تا به سطوح بالاتر میرسد.
چرخابی تصریح میکند: چند وقت پیش شنیدم یک تیم در دسته چهارم فوتبال آلمان اعلام ورشکستگی کرد. در فوتبال دنیا اگر مبلغی هزینه شد و آخر فصل یک سنت کمتر به حساب باشگاه بازگشت، آن تیم اعلام ورشکستگی میکند یا با محدودیتهای سنگین مالی روبهرو میشود یا در بعضی موارد به دسته پایینتر سقوط میکند، اما در ایران تیمها چندین سال است که زیانده هستند، اما همچنان به کار خود ادامه میدهند. در کل باید بگویم فوتبال ما فاصله زیادی تا سطح فوتبال در کشورهای دیگر دارد.
فوتبال در ایران اگرچه با شور و علاقه فراوانی از سوی مردم همراه است، اما نگاه مدیریتی و زیرساختی به این ورزش همچنان دچار ضعفهای بنیادی است، در حالی که کشورهای همسایه فوتبال را بهعنوان صنعت و ابزار اقتصادی میبینند و سرمایهگذاری هدفمندی برای رشد آن انجام میدهند، در ایران چنین رویکردی کمتر دیده میشود. نتیجه این نگاه سنتی و محدود، فاصله عمیق فوتبال باشگاهی کشور با استانداردهای بینالمللی است؛ فاصلهای که در رقابتهای آسیایی به وضوح نمایان شد.
از سوی دیگر، ضعف در زیرساختهای فوتبال پایه نیز چالشی جدی برای توسعه بلندمدت این ورزش است. بازیکنان جوان و مستعد در شرایطی تمرین و رشد میکنند که استانداردهای لازم برای تربیت حرفهای را ندارند. زمینهای نامناسب، تمرینهای غیربهینه و فقدان برنامهریزی حرفهای، نسلی از بازیکنان را با محدودیتهایی جدی روبهرو کرده است. این مشکلات نهتنها به عملکرد فعلی تیمهای ایرانی در سطح آسیا آسیب زده، بلکه آینده فوتبال کشور را نیز با تهدیدی جدی روبهرو کرده است.
سقف ما کوتاهتر از آسمانخراشهای عربستانی است
محمد یاوری، کارشناس فوتبال به خبرنگار میگوید: مشکلات اصلی فوتبال ما، امکانات مالی و سختافزاری است. هر تیمی که از کشور ما بخواهد در مسابقات آسیایی شرکت کند، باید در سه جام بازی کند؛ پس تعداد بازیهای این تیمها زیاد خواهد بود. برای این کار باید در یک تیم بازیکنان تراز اول و همسطح داشته باشند. اگر نگاه بکنید، در تیمهای ما چنین امکاناتی نیست. مسئله بعدی تفاوت بازیکنانی است که تیمهای شرق و غرب آسیا، به عنوان تیمهای حرفهای استخدام میکنند.
وی میافزاید: این تیمها پیشتر بازیکنانی که در مرز بازنشستگی بودند را جذب میکردند و سراغ بازیکنانی میرفتند که دیگر در فوتبال اروپا کارایی نداشته باشند، اما اکنون به لطف بودجه خوبی که دارند، بازیکنانی جذب میکنند که تأثیرگذار هستند. آنقدر تیمهای عربستانی از نظر بازیکن غنی شدهاند که نیمار را بهصورت قرضی به تیم سانتوس برزیل میفرستند.
کارشناس فوتبال تصریح میکند: یکی از دلایل اصلی موفق نشدن تیمهای فوتبال ما، این است که فدراسیون به جای کمک کردن به تیمها، قانون سقف بودجه را وضع کرد که دستوپای تیمها و نمایندگان آسیایی را بسته است. این قانون سقف قرارداد بههیچوجه در سطح آسیا نیست، بلکه فقط در سطح لیگ کشور خودمان است. ما اختلاف قیمت ریال و دلار را داریم که بسیار فاحش است. اگر هم نگاه کنید، تیمهای دیگر بینهایت بازیکن خارجی میتوانند ثبت کنند، اما در ایران برای تیمها محدودیت حداکثر شش بازیکن را لحاظ کردهاند. طبیعی است که با این مشکلات تیمهای ما در آسیا نتیجه نمیگیرند.
یاوری ادامه میدهد: مورد دیگری که مطرح است، این است که تیمهای ایرانی روی نیمکت ثبات ندارند. تنها تیمی که ثبات داشته و در آسیا موفق هم بوده، تیم تراکتور است. در بحث مدیریت هم همین مشکل دیده میشود. مدیریت تیمها در عرض یک سال، دو تا سه مرتبه تغییر پیدا میکند.
وی درباره بازیکنانی که در ایران بازی میکنند میافزاید: انزونزی تنها بازیکن مطرح در سطح جهانی بوده است که به ایران میآید و در سپاهان بازی میکند. آیا ما در چندسال گذشته بازیکنی داشتیم که سابقه قهرمانی در جامجهانی داشته باشد و به ایران بیاید؟ اکثر بازیکنانی که به ایران میآیند، از کشورهایی هستند که در فوتبال حرفی برای گفتن ندارند. طبیعی است که بازیکنان تاپ در دنیا، با توجه به دستمزدها و شرایط در کشور ما، قبول نکنند تا در لیگ ایران توپ بزنند.
به گزارش ، یکی از مهمترین عوامل محدودکننده برای تیمهای ایرانی در رقابتهای آسیایی، قانون سقف بودجه ۴ میلیون دلاری است که تنها در لیگ داخلی ایران اعمال میشود. این قانون، نهتنها دست تیمهای باشگاهی را برای تقویت ترکیب خود بسته، بلکه موجب شده است نمایندگان ایران در آسیا توان رقابت با تیمهایی که بودجههای چندصد میلیون دلاری دارند، نداشته باشند. برای مقایسه، تیمهای عربستانی بازیکنان مطرح و تاپ دنیا را با دستمزدهایی در حدود ۲۰۰ میلیون دلار در سال جذب میکنند، بازیکنانی که در سطح جهانی تأثیرگذار هستند و عملکرد تیمها را دگرگون میکنند. این در حالی است که تیمهای ایرانی به دلیل محدودیت مالی و قوانین داخلی، مجبور به جذب بازیکنانی با سطح کیفی پایینتر شدهاند، که در رقابتهای آسیایی اختلاف سطح فاحشی ایجاد کرده است.
علاوهبر محدودیتهای مالی، ضعف در زیرساختهای سختافزاری یکی از موانع جدی بر سر راه پیشرفت فوتبال ایران است. تیمهای باشگاهی ایران بیشتر با زمینهای تمرین نامناسب و تجهیزات ناکافی روبهرو هستند. بسیاری از زمینهای تمرین استانداردهای لازم برای فوتبال حرفهای را ندارند و حتی چمنهای مصنوعی که در فوتبال پایه استفاده میشود، برای بازیکنان در بلندمدت آسیبزا است. در شرایطی که تیمهای رقیب با امکانات مدرن و حرفهای تمرین میکنند، بازیکنان ایرانی در محیطهایی رشد میکنند که حتی برای آماتورها نیز مناسب نیست. این مسئله نهتنها کیفیت بازیکنان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه اعتماد به نفس تیمهای ایرانی را نیز در برابر رقبای قدرتمند آسیایی کاهش میدهد.
با تمام این مشکلات، نمیتوان از تأثیر ضعف در امکانات ورزشگاهها و برنامهریزی تمرینی چشمپوشی کرد. بسیاری از باشگاههای ایرانی حتی بدون ورزشگاه اختصاصی هستند یا ورزشگاههای موجود بهروزرسانی نشدهاند. شرایط تمرین در گرمای طاقتفرسای تابستان یا زمانهای نامناسب، بدون برنامهریزی علمی، بهجای تقویت بازیکنان، موجب افت توانایی آنها میشود. برای موفقیت در سطح آسیا، نهتنها نیاز به اصلاح ساختاری در مدیریت مالی و بازنگری در قوانین محدودکننده داریم، بلکه باید سرمایهگذاری گستردهای در زیرساختهای فوتبال شود. فوتبال ایران تنها در صورتی میتواند جایگاه واقعی خود را در آسیا به دست آورد که این تغییرات بهصورت جدی و با برنامهریزی عملیاتی انجام شوند. این رقابتهای آسیایی، زنگ خطری بود که بار دیگر نشان داد وقت تغییر فرارسیده است.
منبع: imna-832520