هیچ ویرانه‌ای تحویل نگرفتم / در ذوب‌آهن نیما نکیسا به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد!

  • کد خبر : 6392
  • امروز, 14:00
هیچ ویرانه‌ای تحویل نگرفتم / در ذوب‌آهن نیما نکیسا به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد!
مدیرعامل باشگاه ذوب‌آهن با حضور در خبرگزاری ایمنا، به سوالات خبرنگاران پاسخ می‌دهد و از چالش‌ها و معضلات مدیریت این باشگاه می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری ، نیما نکیسا، دروازه‌بان سابق تیم‌ملی فوتبال کشورمان و مدیرعامل فعلی باشگاه ذوب‌آهن روز _دوشنبه بیست‌وچهارم دی‌_ با حضور در دفتر خبرگزاری پاسخگوی سوالات خبرنگاران این خبرگزاری بود. نکیسا با مرور دوران مدیریتی خود که از ۲۵ تیر ۱۴۰۲ در اصفهان و با مدیریت باشگاه ذوب‌آهن آغاز شد، اتفاقات و حواشی را که برای باشگاه تحت مدیریت خود در این مدت رقم خورده است را مورد بررسی قرار داد. بخش نخست صحبت‌های نیما نکیسا را در ادامه می‌خوانید:

: ابتدا درباره شعار «رویش یک باور جدید» که از زمان شروع مدیریت آن را مطرح کردید توضیح دهید. نیما نکیسا از ۲۵ تیر رویش یک باور جدید را استارت زد؛ چقدر از این اتفاق عملی شد؟

نکیسا: من اعتقادم این است که مدیر باید در میدان حرف بزند و نه در مطبوعات؛ ما مدیر مطبوعاتی در این سال‌ها زیاد دیدیم. شاید در جامعه الان، شهرداری که خودش برای باز کردن راه آب اقدام کند و شلوارش را بالا بزند و به دل میدان برود محبوب تر از شهرداری باشد که برای حل مشکل دستور می‌دهد. امروز ما احتیاج به مدیرانی داریم که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به مردمی که به ما لطف داشتند و ما را به این نقطه رساندند داشته باشند و ما بتوانیم این خدمات را به آن‌ها برگردانیم. سابقه فوتبالی من از سال ۱۳۶۷ است، سالی که شاید خیلی از این بچه‌ها (خبرنگاران حاضر در جلسه) به دنیا نیامده بودند؛ من مصاحبه‌هایم را قبلاً کردم، به چالش کشیده شدم و فراز و فرودها را لمس کردم. دقیقه دوم بازی گل خوردم، دقیقه پنجم بازی گل خوردم، دقیقه ۹۰ بازی پنالتی گرفتم و دقیقه ۹۰ بازی گل دریافت کردم. تشویق‌هایش را شنیدم و فحش هم شنیدم. سرما دیدم و گرما را هم دیدم. با بازیکنانی هم اردویی بودم که بسیاری آرزو داشتند آن‌ها را از نزدیک ببینند؛ ولی امروز به یک فضای مدیریتی رسیدم و تمام تلاشم این است که تا روزی که هستم و تا روزی که مجموعه ذوب‌آهن به من اعتماد کرده، بتوانم بهترین بازدهی را داشته باشم.

هر کسی که در این کشور یک مدیریت را تحویل گرفته، بعد از آن یک کنفرانس برگزار کرده و گفته است که «من ویرانه تحویل گرفتم»؛ خب می‌توانستید تحویل نگیرید! با اسلحه که تهدید نشده بودید تا این مدیریت را تحویل بگیرید. برای گرفتن این پست ۲۰۰ نفر را ملاقات کرده‌اید و با ۴۰۰ نفر لابی کرده‌اید تا اینجا را تحویل بگیرید؛ حالا که تحویل گرفتید مصاحبه می‌کنید و می‌گوئید به من ویرانه تحویل دادند؟ من هیچ ویرانه‌ای تحویل نگرفتم؛ هر مدیری در ذوب‌آهن بوده و فعالیت کرده، هدف و قصدش خدمت بوده است. برخی مدیران بودجه خوبی داشتند و وضعیت اقتصاد کشور و کارخانه هم خوب بوده؛ پس توانسته مدیریت را به بهترین نحو جلو ببرد. برخی مواقع هم بوده که وضعیت نقدینگی کارخانه در شرایطی نبوده که بتوانند کمک زیادی به باشگاه کند؛ در نتیجه مدیران عامل باید دو نوع مدیریت انجام دهند؛ مدیریت زمان و مدیریت منابع مالی. اگر من مدیریت منابع مالی انجام دهم، زمان از دست می‌دهم؛ اگر هم بخواهم مدیریت زمان کنم، منابع مالی دیر می‌رسد. پس چطور باید یک محل تلاقی بین این دو ایجاد کنم؟ این علم و تجربه است.

هیچ ویرانه‌ای تحویل نگرفتم / در ذوب‌آهن نیما نکیسا به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد!

مدیران من در باشگاه می‌توانند بگویند من تنها مدیرعاملی هستم که ایشان با آن‌ها کار کرده و اهل مشورت است. در موضوع مدیریت باشگاه هم، همه دور یک میز جمع می‌شویم و باهم بحث می‌کنیم؛ در آن جلسه هم من فقط یک رأی دارم. هیچ اتفاقی در باشگاه ذوب‌آهن نیفتاده که صرفاً نیما نکیسا تصمیم‌گیرنده باشد. به دوستانی که شاید اطلاعات کمی دارند و با برخی موضوعات رنگی برخورد می‌کنند و به نوعی به دنبال این هستند برخی برچسب‌ها را به من بچسبانند می‌گویم اصلاً این‌طور نیست (که نیما نکیسا به تنهایی تصمیم بگیرد). برخی مواقع تصمیم گرفتیم و سودش را بردیم، برخی مواقع هم تصمیم گرفتیم اما بخت با ما یار نبوده است. تصمیمی گرفتیم و باید پولش آن لحظه می‌آمده؛ نه تنها در آن لحظه نیامده بلکه دو هفته بعد هم نیامده؛ من چگونه باید در این دو هفته باشگاه بزرگ ذوب‌آهن با تعداد زیادی رشته و کارمند را بچرخانم؟ آقای محترم که می‌گویی از زمانی که این مدیر تهرانی آمده همه رشته‌ها جمع شده است؛ من اگر چنین قدرتی داشتم خیلی کارهای دیگر می‌کردم؛ این موضوع به من ربطی نداشته و این دستوری است که مجمع بالاسری من ابلاغ کرده است. مجمع دستور می‌دهد با توجه به بودجه‌ای که امسال به شما تعلق گرفته است، این رشته‌ها را حذف کن تا یک موازنه مالی بین بدهی‌ها و بودجه به وجود بیاید. قرار از جمع شدن تیم‌ها، حذف شدن آن‌ها نبود؛ قرار بود با توجه به دستور AFC، تیم فوتبال به صورت سازمان فوتبال اداره شود و دیگر رشته‌ها به عنوان سازمان ورزشی باشگاه اداره شود. داد و بیداد می‌کنند که تیم‌های مختلف جمع شده، فریاد می‌زنند که باید بروی؛ خب من از اینجا می‌روم ولی من را که نمی‌توانید از فوتبال بیرون کنید. من اگر از اینجا بروم، جای دیگری مشغول می‌شوم. نمی‌توانید من را از فوتبال بیرون کنید.

: تیم فوتبال ذوب‌آهن توانست فصل گذشته رتبه پنجم را تصاحب کند و بعد از چهار تیم برتر (سپاهان، استقلال، پرسپولیس و تراکتور) قرار بگیرد. حضور محمد ربیعی منشأ خیر بود اما ایشان در این دو فصل مرتب استعفا داد. برخی منابع هم گزارش دادند که اختلاف با شخص شما و هیئت مدیره تیم باعث این استعفاها شده است. در این باره صحبت می‌کنید؟

نکیسا: من وقتی ادعا می‌کنم ساعت شما سفید است، باید برای این ادعا، دلیل داشته باشم. چه دلیلی وجود دارد برای ارتباط من و محمد ربیعی؟ اگر تضاد رفتاری و مبنایی باشد، ما یک سال می‌توانیم باهم کار کنیم؟ چه چیزی باعث می‌شود ما در عین تنفر با یکدیگر کار کنیم؟ آن هم با شخصی مثل محمد ربیعی و یک نفر مثل من! هیچ چیز غیر از ارتباط دلی و برادری بین من و آقای ربیعی نیست. ایشان نیازی به تعریف من ندارند و من هم نیازی ندارم که ایشان از من تعریف کنند. سابقه هر دو ما هم در فوتبال مشخص است. نتایج و کارنامه محمد ربیعی قبل از اینکه به ذوب‌آهن بیاید مشخص است؛ کارنامه من و خدماتی که برای فوتبال این کشور انجام دادم هم مشخص است. پس اگر می‌بینید این شرایط به بهترین نحو جلو می‌رود، بدانید خداوند نظر مساعد نسبت به ما دارد.مجموعه‌ای که چندصد میلیارد تومان هزینه شده و آن تیم دغدغه سقوط دارد و با باشگاه ما که بیلان مالی‌اش مشخص است و روی سایت بورس و سایت کارخانه منتشر می‌شود که هر بنی و بشری آن را استوری می‌کند؛ مشخص است شرایط چطور است.

بحث زیاد بوده ولی این‌طور نبوده که به قیافه همدیگر گیر بدهیم. اگر کسی درباره ربیعی صحبت کند، خودم با او برخورد می‌کنم. ولی درباره مشکلات تیم، خیلی بحث داریم. ما الان یک تعداد آدم هستیم که می‌خواهیم برای یک زوج جوان جهیزیه آماده کنیم؛ می‌دانیم اقلامی مانند تلویزیون، اجاق گاز، یخچال و… ما کلاً دویست میلیون تومان پول داریم. باید این پول به خوبی مدیریت شود تا بتوانیم همه چیز را بخریم. حالا خانواده عروس یا داماد توقع تلویزیون ۸۰ میلیونی و یخچال ۱۰۰ میلیونی دارند. خب فقط ۲۰ میلیون دیگر باقی ماند؛ دیگر وسیله‌ها را چگونه تهیه کنیم؟ ما هم یک بودجه مشخصی برای باشگاه داریم و نمی‌توانیم همه بودجه را برای دو بازیکن هزینه کنیم. پس پست‌های دیگر چگونه پر کنیم؟ با مالیات و بیمه چه کنیم؟ بدهی‌های قبلی باشگاه را چگونه پرداخت کنیم؟ روزی که من به این باشگاه آمدم یک مسئله را به همه همکارانم گفتم. به آن‌ها گفتم: «من آمده‌ام تا یک پروژه را با هم پیش ببریم» تا الان هم نه ریاست کردم بر کسی و نه دستوری به شخصی دادم. از کسی که در بخش خدمات مجموعه کار می‌کند تاج سر است تا هر کسی که در آن مجموعه فعالیت می‌کند. شما مطمئن باشید لطف خدا شامل حال این مجموعه خواهد شد.

من به دوستانم در باشگاه هم گفتم «الان یک ناخدا کشتی از تهران آورده‌اید؛ اینقدر من را قلقلک ندهید. اگر کشتی را به دیوار بکوبم، همه ما باهم غرق می‌شویم. شما هم با من توی این کشتی هستید. بگذارید من کارم را انجام دهم. بگذارید به یک ساحل امن برسیم، من سوئیچ کشتی را به شما تحویل می‌دهم و شما هم هر کسی را که دوست داشتید پشت آن بنشانید.»

اگر من عرضه داشته باشم، خودم را در یک جای دیگر در حوزه مدیریتی مطرح می‌کنم، می‌روم یک جای دیگر را می‌گیرم. می‌روم یک جایگاه بالاتر می‌گیرم. می‌روم خودم را معرفی می‌کنم و می‌گویم این رزومه من است و این هم سواد من است؛ یا من را قبول می‌کنند یا قبول نمی‌کنند. اصلاً هم منظورم مدیران پیشین ذوب‌آهن نیست؛ من درباره حوزه مدیریت کلان ورزش کشور صحبت می‌کنم. این رویه غلط است.

: خیلی حرف و حدیث درباره بودجه و زیان انباشته باشگاه در فضای مجازی و خبرگزاری‌ها مطرح است؛ نظر شما در این باره چیست؟

نکیسا: این اسناد را خودتان بخوانید؛ ۱۵۴ میلیارد هم نبوده بلکه ۱۵۷ میلیارد است؛ اما این اسناد متعلق به سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ است که من نبودم؛ من از اواسط ۱۴۰۲ به اصفهان آمدم. موضوع بعدی این است زیان انباشته از ۱۵۷ میلیارد هم بیشتر شده و به مبلغی بالغ بر ۳۰۰ میلیارد رسیده است. دلیل هم دارد؛ تا قبل از اینکه من به این باشگاه بیایم، تکلیف مدیرعامل شرکت سهامی ذوب‌آهن به شرکت‌های اقماری مبنی بر حمایت اسپانسری از تیم تا قرون آخر انجام می‌شده؛ این یعنی مدیرعامل دستش باز بوده تا هم از بودجه‌ای که کارخانه در نظر گرفته است استفاده کند، و هم از برخی بودجه‌ها که از برخی شرکت‌های اطراف ذوب‌آهن می‌آمده استفاده کند. هم اگر می‌توانست می‌رفت برای روی پیراهن اسپانسر پیدا می‌کرد و بودجه‌ای هم از آنجا تأمین می‌شد. اما از زمانی که من آمده‌ام، از ۷۰ میلیاردی که تکلیف شده بود به شرکت‌های مختلف، حدود ۵۳ میلیارد از آن ۷۰ میلیارد محقق نشده است.

ما بیشتر از مدیران قبل سعی کردیم که ضررها را جبران کنیم اما در برخی مواقع مجبور می‌شدیم هزینه بیشتر انجام دهیم؛ مورد اول زمانی بود که بازیکنی قصد اقاله قرارداد داشت؛ یک عددی مشخص می‌شد اما در آن لحظه پولی در حساب باشگاه نبود تا عدد توافق شده را پرداخت کنیم؛ پس از توافق به شکایت می‌رسیدیم. این مورد هم باعث می‌شد در آینده‌ای خیلی نزدیک هم پول بیشتر بدهیم، هم حق وکیلش را بدهیم و هم هزینه دادرسی را بپردازیم. سعید آذری قبل از من در این باشگاه بوده و خیلی زحمت کشیده و دوندگی کرده تا باشگاه را به موفقیت برساند؛ من اسناد زمان مدیریتش را نگاه می‌کنم و می‌بینم آن زمان شرایط کارخانه هم بهتر بوده و افرادی که آن‌جا بودند هم کسانی بودند که جیب پر داشتند. در آن زمان همه شرایط مساعد بوده و همه دست به دست هم دادند تا باشگاه به یک شرایط خوبی برسد. جلو تر می‌رسیم به دوران مدیریت جواد محمدی، مجتبی فریدونی و علی احسانی که می‌بینیم تزریق بودجه نوسان داشته است.

در فوتبال ایران اگر پول داشته باشی، پول را روی میز می‌گذاری و کت را آویزان می‌کنی؛ نیاز به مدیریت ندارد، خودش مدیریت می‌کند. مدیر زمانی مدیر است که بتواند در شرایط را مدیریت کند و اولویت بندی کند. قبلاً یک بلیط هواپیما را هزار تومان می‌خریدیم اما الان همان بلیط را ۱۰ هزار تومان می‌خریم؛ به هتل هزار تومان پول می‌دادیم اما الان ۸ هزار تومان پول می‌دهیم، یک چسب را ۱۰۰ تومان می‌خریدیم اما الان باید همان را ۵ هزار تومان بخریم؛ بودجه ما مشخص شده ولی قیمت‌ها بالاتر می‌روند. مثلاً بودجه‌ای که ۲۴۰ میلیارد مشخص شده، با تورم الان ۱۷۰ یا ۱۸۰ میلیارد شده است. این همان بازی‌های مالی و اعداد و ارقامی است که دوستان قبل از اینکه بخواهند افاضات کنند درباره فضاهای مختلف، بهتر است که یک نگاه به جانماز و قبله بکنند، بعد افاضات کنند.

باید مقایسه کنند که قیمت‌ها وقتی که من آمدم چقدر بوده و الان چقدر است؟ بازیکنی در این تیم بوده که ۱۵۰ میلیون می‌گرفته اما آمده و جلوی من نشسته و حرف از ۱۲ میلیارد می‌زند. بازیکن دیگری ۲ میلیارد می‌گرفته اما طلب قرارداد جدید ۱۵ میلیاردی می‌کند. خب قاعدتاً سرمربی تیم من هم دوست ندارد تیمش در انتهای جدول برای بقا تلاش کند. هوادار هم دوست ندارد تیمش برای ماندن در لیگ بجنگد و انتظار دارند. و من هم مجبورم که تأمین کنم. مربی اسم گوستاوو بلانکو را می‌آورد، وقتی استعلام می‌گیرم، به من عدد ۴۰۰ هزار دلار را اعلام می‌کنند. یک زمانی ۴۰۰ را در دلار ۴۰ هزار تومانی ضرب می‌کردیم که ۱۶ میلیارد شود اما الان باید در دلار ۸۰ هزار تومانی ضرب کنیم که عددی بالغ بر ۳۲ میلیارد تومان به دست می‌آید. در صورتی که بودجه تیم از قبل نوشته شده و تو نمی‌توانی بالا بروی یا پایین بیایی. هوادار توقع دارد، در چند قرارداد تعهد مالی دارید و ناگهان یک یا چند بازیکن هم مصدوم می‌شوند؛ اینجاست که باید مدیریت از خودت نشان دهی تا بتواند شرایط را بهتر کند. اتفاقاً من و آقای ربیعی و هیئت مدیره و کارکنان باشگاه خیلی موارد را در سکوت کامل پیش بردیم و کسی متوجه نشد و نیازی هم نبود که درباره آن صحبت کنیم. اما خدا را شکر که الان باشگاه در شرایط خوبی به سر می‌برد و نتایجی که به دست می‌آید قابل قبول و قابل دفاع است. و اینکه حال ما نسبت به چند ماه گذشته خیلی بهتر است.

هیچ ویرانه‌ای تحویل نگرفتم / در ذوب‌آهن نیما نکیسا به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد!

: روزهای گذشته یکی از مدیران سابق باشگاه در گفت‌وگو با یکی از خبرگزاری‌ها عنوان کرد که در مورد بسکتبال، نظر هیئت مدیره اعمال نشده و برخی اتفاقات اجرایی در باشگاه بدون هماهنگی با هیئت مدیره اتفاق افتاده است؛ نظر شما چیست؟ آیا تیمداری در بسکتبال بدون نظر هیئت مدیره انجام شده؟

نکیسا: «نظر هیئت مدیره نبوده» یعنی چی؟ یعنی من خودسرانه این کار را کردم، امکانش وجود دارد؟ اصلاً آیا مدیرعامل می‌تواند بدون مجوز بالاسری، کاری انجام دهد. من هم علی احسانی را دوستش دارم. ورزشکار است و پسر بسیار نجیبی است؛ اما بعضی اوقات خبرنگاران حرف‌هایی در دهن ما قرار می‌دهند وگرنه علی احسانی اینقدر پخته و باتجربه است که چنین حرفی از دهانش بیرون نیاید. خودش قبلاً مدیرعامل این باشگاه بوده و با شرایط آشنا است. خیلی خوشحالم از اینکه امروز بسکتبال وجود دارد. بسکتبال ذوب‌آهن، از تیم فوتبال هم معروف تر است به خاطر اینکه سالیان سال مقام‌های بسیار خوبی به دست آورده و بازیکنان مؤثری را به جامعه بسکتبال کشور معرفی کرده است. خدا شاهد است که در چه شرایطی تیم بسکتبال را مجدد جمع کردم.

من به عشق مردم اصفهان بسکتبال را برگرداندم، به عشق اینکه چراغ سالن ملت این باشگاه خاموش نباشد؛ همین. به خاطر همین هم خیلی حرف شنیدم. برخی فکر می‌کنند من باعث شدم بسکتبال ذوب‌آهن منحل شود، به خاطر این باور غلط هم فحش و ناسزا شنیدم اما بی‌گناه بودم. همکاران من می‌دانند چقدر تلاش کردم تا بسکتبال را فقط زنده نگه دارم. جالب اینجاست عده‌ای به سالن می‌آمدند و وقتی تیمی که ۱۰ روز از تشکیل‌اش می‌گذرد نتیجه نمی‌گرفت، ابراز نارضایتی می‌کردند. به هر حال با هر سختی و مشقت دارم به کارم با قدرت و با انگیزه ادامه می‌دهم و تا روزی که مدیریت محترم عامل شرکت به بنده اعتماد داشته باشد متعهدانه جلو خواهم رفت.

وقتی تیمی مانند طبیعت که با بودجه درست وارد ورزش کشور شده، چه در والیبال و چه در بسکتبال، وقتی این تیم را شکست می‌دهید، یعنی برنامه‌ریزی برای بسکتبال به درستی انجام شده است. من خیلی شرمنده بازیکنان بسکتبال هستم؛ شخصیت فرزاد کوهیان بسیار قابل احترام است. او آمد و تلاش کرد؛ صبح زود می‌آید و غروب سالن ملت را ترک می‌کند. هیچکدام از بازیکنان و کادر فنی تا الان حتی هزار تومان هم نگرفتند که من همین‌جا قول می‌دهم پرداختی‌ها را شروع می‌کنیم، مجوز سهام‌دار عمده به تازگی کسب شده و نظر مثبت هیئت مدیره هم به تازگی دریافت شده و برای بسکتبال ذوب‌آهن بودجه اختصاص داده شده است. شاید در عین ناباوری تیم ما به چهار تیم برتر برسد چون خیلی تیم خوبی داریم.

الان بازیکن خارجی ما گفته است که دیگر نمی‌آیم؛ با اینکه سعی کردیم از یک جای دیگر و از خارج از حساب به او پول بدهیم اما اعلام کرده که دیگر نمی‌آیم. نمی‌گویم همه چیز در بسکتبال گل و بلبل است اما به زودی این مشکلات هم حل می‌شود.

هیچ ویرانه‌ای تحویل نگرفتم / در ذوب‌آهن نیما نکیسا به تنهایی تصمیم نمی‌گیرد!

: جدای از پرداخت مطالبات بازیکنان بسکتبال ذوب‌آهن، برنامه‌ای برای تقویت تیم دارید یا نه؟

نکیسا: خیر؛ ندارم و نمی‌توانم داشته باشم، شرایط مالی باشگاه چنین اجازه‌ای را به ما نمی‌دهد. کسانی که دوست‌دار بسکتبال هستند، این موارد را به ما ببخشند. من وعده واهی نمی‌دهم که بعد نتوانم آن را عملی کنم. بازیکنان بسکتبال ما هرچه گفتند درباره آماده سازی و بودجه و امکانات، درست گفتند. چون یک تیم لحظه آخری و یک سرمربی بسیار توانمند داریم اما من هم نباید وظایفم را نسبت به آن‌ها فراموش کنم. من هم تمام تلاشم را می‌کنم که حقوق و دستمزد را تا قرون آخر به آن‌ها پرداخت کنم.

گفت‌وگو از: هادی حسینی، خبرنگار

منبع: imna-829629

لینک کوتاه : varzeshbebin.ir/p/6392

برچسب ها

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
 
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.