به گزارش خبرگزاری ، فرهنگ هواداری یک مفهوم اجتماعی است که در آن هواداران بهواسطه منتسب کردن خود به یک تیم، به خود هویت میبخشند و به وسیله آن میآموزند در اجتماع در خصوص موضوعی خاص، با یکدیگر تعامل، تبادل نظر، بحث و گفتوگو کنند.
در تمام کشورهای جهان هواداران تیمها بهخصوص فوتبال بخش مهمی از سرمایههای یک باشگاه یا تیم خاص هستند؛ کارشناسان بر این باورند که اگر هواداری نباشد، میدان رقابتهای ورزشی از کارکرد اصلی خود خارج خواهد شد.
در کشور ما هرچند فرهنگ هواداری تا حد زیادی ابزارگونه نهادینه شده و ایستادن پای تیمها و طرفداری از آنها بهخصوص در فوتبال یکطرفه است و هواداران هیچ نقشی در مدیریت تیم، عملکرد آن، هزینهکرد و حتی ساماندهی مردمنهاد هواداری تیم خود ندارند، اما طرفداری از تیم مورد علاقه تا جایی اهمیت دارد که بهمثابه هویت فردی، اجتماعی و البته شهروندی قلمداد میشود.
اشکال کار باشگاهها به جایی با میگردد که هیچ آموزشی در خصوص فرهنگ هواداری ندارند و از اینرو ممکن است علاقه به یک تیم در مسیر نادرستی قرار گیرد و حتی به این منجر شود که بسیاری از خانوادهها به حضور فرزندانشان در ورزشگاهها رضایت ندهند.
حال در کشور ما این فرهنگسازی وظیفه کدام سازمان یا نهاد است؟ آیا وزرات ورزش و زیرمجموعههای آن از جمله فدراسیون فوتبال یا باشگاهها توانستهاند عامل ارتقای فرهنگ هواداری باشند؟ نهادهای قانونی و کمیته انضباطی تا چه حد با تدابیر بازدارنده خود و اعمال جریمهها در کاهش تخلفات هواداری مؤثر عمل کردهاند؟
چندی پیش در چارچوب رقابتهای هفته بیستوپنجم لیگ برتر فوتبال ایران، دو تیم پر هوادار پرسپولیس تهران و سپاهان اصفهان در ورزشگاه آزادی به مصاف یکدیگر رفتند. الکلاسیکوی ایران همواره از حساسترین و پرتماشاگرترین بازیهای لیگ ایران محسوب میشود و همواره با حواشی بسیاری چه در زمین بازی و چه روی سکوها همراه بوده است. حتی اگر بازی این دو تیم از نظر جایگاهشان در جدول ردهبندی و امتیازگیری از اهمیت خاصی برخوردار نباشد، بازهم عامل هواداری و تعداد طرفداران دو تیم، موجب حساس شدن رقابت بین آنها خواهد بود.
با نگاهی گذرا به چند بازی اخیر لیگ برتر بهراحتی میتوان دریافت که در پرتماشاگرترین بازیهای فصل جاری همیشه پای سپاهان در میان بوده است.
در ورزشگاه مملو از تماشاگر شهید وطنی قائمشهر، جایی که هواداران نساجی ورزشگاه را پر کرده بودند، نساجی انتهای جدولی توانست نوار پیروزیهای فصل اول سپاهان را با حمایت پرشور هوادارانش پاره کند.
سپاهان در قزوین میهمان شمسآذر شد و همین نام بزرگ کافی بود تا ورزشگاهی که کمتر رنگ تکمیل ظرفیت را میبیند، کامل پر شود و هواداران یکی از جذابترین بازیهای لیگ را رقم بزنند.
تماشاگران تراکتور که همواره به پرشورها مشهورند، به سبب نارضایتی از تیم خود طی فصل جاری، نسبت به قبل کمتر سکوهای یادگار امام تبریز را پر میکنند، اما در این میان نام حریفی همچون سپاهان کافی بود تا تماشاگران این تیم بار دیگر یکی از پرتماشاگرترین بازیهای تاریخ لیگ را رقم بزنند.
طلاییپوشان نصفجهان وقتی در ورزشگاه سیروس قایقران میهمان انزلیچیها شدند، عامل مهمی در ایجاد شور چند هزار نفری و حضور هواداران بودند.
بهرغم نارضایتی بهوجود آمده از عملکرد زردپوشان در نیمفصل دوم لیگ بیستوسوم، هواداران سپاهان در اصفهان و ورزشگاه نقشجهان نیز ثابت کردند خود و تیمشان برخلاف ادعای برخی تیمها مبنی بر داشتن هواداران میلیونی و پرشور، عامل اصلی داغ شدن تنور لیگ و ایجاد فرهنگ هواداری هستند و هر جا که نام سپاهان یک سوی میدان بوده، نام تیم سوی دیگر در درجه دوم قرار داشته است و پرتماشاگرترین بازیهای لیگ رقم خورده است.
شاید اگر تدابیر بهتر و آگاهانهتری برای انتخاب جایگاه تماشاگران دو تیم پرسپولیس و سپاهان در آزادی اندیشیده و با دقت بیشتری پیشبینی میشد، حواشی سکوها کاهش مییافت؛ حال برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقات و شعارهای زننده چه باید کرد؟ اینکه رسانههای ملی درصدد هواداری از یک تیم خاص برآیند، نهتنها نتیجهبخش نخواهد بود، بلکه آتش خشم و بروز رفتار ناشایست هواداران تیم مقابل را برافروختهتر خواهد کرد.
اینکه رسانههای پرسپولیسی خواستار حذف هویت یک شهر و برکناری هواداران آن از لیگ برتر شوند و با اینگونه تندرویها عامل تمام اتفاقات پیشآمده از گذشته تاکنون (همچون ماجرای سرباز احمدی، آبهای آلوده و سقف قراردادها) را با تهمتهای واهی و ادعاهای اثباتنشده سپاهان و هوادارانش برمیشمارند، چیزی جز جوسازی رسانهای نخواهد بود و جز درگیری بیشتر راه به جایی نخواهد برد.
بهتر است که رسانهها وقت و هزینه مردم را صرف فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ هواداری کنند و اطمینان داشته باشند که زنده و پویا نگهداشتن سرمایههای هر تیم، عامل توسعه ورزش و افزایش نشاط اجتماعی است.
باید گفت امثال حامد تهرانیها حتی به واسطه نامخانوادگیشان هم که شده، حق دارند از تیم محبوب خود حمایت کنند، اما اگر جای حمایت و هواداری را با بهانهتراشی و مقصرسازی عوض کنند و با بیان پیشنهادهای سخرهآمیز، بغضآلود و تفرقهافکن خود، اذهان مخاطبان را درگیر حواشی کنند، این سوی میدان اصفهانیهایی نیز وجود دارند که به سبب عرق به اصالت و تیمشان، این الفاظ هتاکانه را برنمیتابند.
منبع: imna-751909