به گزارش خبرنگار ایمنا، ذوبآهن مهدی تارتار در فصل پیش رو شرایط خوبی را تجربه نمیکند. ۱۸ بازی، سه برد، ۱۰ تساوی و پنج باخت حاصل کار گاندوها در لیگ ۲۲ تا اینجا فصل بوده است. ذوبیها پنجشنبه هفته گذشته با تساوی برابر مس رفسنجان بازهم به روند تساوی با تیمها ادامه دادند و دلخوش به کسب سه امتیاز در دیدارهای پیش روی خود شدند. اما نتایج ذوبآهن مورد رضایت هواداران و دوستداران این تیم نیست و بسیاری از آنها معتقدند قرارداد دوفصلی مهدی تارتار باید همین روزها به پایان برسد. این در حالی است که برخی از همین هواداران علاوه بر کادر فنی به تصمیمات گذشته و حال مدیریت این باشگاه انتقاد میکنند.
عملکرد تیم تحت هدایت تارتار از نظر آمار و ارقام هم قابل بحث است؛ آنها در ۱۴ بازی ۱۴ گل دریافت کردهاند، از سوی دیگر شاگردان تارتار در ۱۸ بازی لیگ ۱۴ گل وارد دروازه حریفان خود کردهاند که بخش قابل توجهی از این گلها مربوط به مدافعان و هافبکهای تیم میشود و مهاجمان این تیم نقش کمی در گلزنی داشتهاند. این در حالی است که سرمربی تیم معتقد است اعتبار مالی کافی برای جذب بازیکنان در اختیار نداشته و بدشانسی تیمش نیز باعث شده است نتایج ذوبآهن به اینجا برسد.
برای یافتن مقصر در ادامه با چند پیشکسوت ذوب آهن به گفتوگو نشستهایم تا آنها که بیشتر با شرایط و مشکلات این باشگاه آشنا هستند، به این سوال مهم فوتبالدوستان اصفهانی پاسخ دهند. رسول کربکندی، حسن اشجاری، محمود یزدخواستی، محمد صلصالی و قاسم دهنوی پنج کارشناسی بودند که این پرسش یکسان را پاسخ دادند؛ پاسخهایی که خواندنش خالی از لطف نیست:
باشگاه ذوب آهن ابتدای سال باید موضع و جایگاهی مورد انتظار را بررسی کند
رسول کربکندی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: در درجه اول به نظر میرسد سیستم ورزش ذوبآهن ابتدای سال باید موضع و جایگاهی که انتظار دارد را بررسی و در واقع آن را به مربی اعلام کند. این یعنی آیا مدیریت باشگاه انتظار دارد مهدی تارتار تیم ذوبآهن را قهرمان لیگ کند یا کسب سهمیه آسیا مورد انتظار آنها است یا حتی سقوط نکردن به دسته پایینتر نیز میتواند انتظار مدیران از کادر فنی تیم باشد؟. اگر دیدگاهها مشخص باشد نوبت به نظارت بر سرمایهگذاری میرسد. در اصل تیمی که بسته میشود و بازیکنانی که جذب میشوند همه باید تحت نظارت مدیران باشگاه باشند.
وی ادامه میدهد: بر اساس تجربهای که وجود دارد مهدی تارتار بیشتر به بازیکنان جوان میدان میدهد و به دنبال بازیکنانی که اثرگذار و معروف باشند نیست. در تعطیلات نیمفصل نیز بازیکنانی جذب شدهاند که آنچنان بازی نکردهاند و بعید میدانم کمکرسان تیم باشند. هوادار هم مطمئناً از این مسائل ناراضی است و این سوال برای آنها پیش میآید که اگر قصد دارید بازیکن جذب کنید چرا فرد اثرگذار به ذوبآهن نمیآید؟ برای موفقیت یک تیم کادر فنی حربهها و ابزارهای مختلفی را نیاز دارد. به نظر میرسد به جای جذب چند بازیکن جوان معمولی اگر یک بازیکن اثرگذار جذب شود از نظر روحی، روانی و تجربی بتواند به تیم کمک بیشتری کند.
در لیگ تیمهایی با بودجه کمتر از ذوب آهن نتایج بهتری کسب کردهاند
پیشکسوت ذوبآهن تصریح میکند: ذوبآهن را از نظر بودجه و اعتباری نمیتوان با تیمهای بالای جدول مثل استقلال، پرسپولیس، گلگهر و سپاهان مقایسه کرد اما در لیگ فعلی تیمهایی را داریم که با اعتبار کمتر از ذوبآهن نتایج بهتری را کسب میکنند. وقتی قرارداد مربی تیم بین هفت تا هشت میلیارد است، بنابراین اعتبار مالی کمی برای تیم وجود ندارد. کادر فنی هرکسی را میخواسته جذب کرده است و به جز قاسم حدادیفر که اهل اصفهان است بقیه نفرات با نظر مهدی تارتار جذب شدهاند. به نظر میرسد ذوبآهن اعتباری را که تیم برای قهرمانی بسته شود را در اختیار ندارد اما دیدگاه باشگاه و مدیران آن مشخص نیست. در حیطه یارگیری تیم درست است که مربی ابزار خود را مشخص میکند اما باید نظارتی هم وجود داشته باشد که باشگاه در این امر قوی عمل نکرده است؛ این یعنی هر بازیکنی از سوی مهدی تارتار درخواست شده بدون بررسی جذب تیم شده است. این باعث نتایج فعلی تیم شده است که حتی مسابقه برابر صنعت نفت آبادان دو بر صفر به نفع ذوبآهن بود و آخر کار به تساوی کشانده شد، این یعنی تیم سرحال نیست. در این رابطه باید برنامه سرمربی تیم مشخص باشد و باشگاه نیز بداند چه درخواستی از کادر فنی دارد که بر مبنای آن برنامهریزی و سرمایهگذاری کند.
وی در خصوص عملکرد مدیرعامل باشگاه خاطرنشان میکند: این روزها نزدیک به باشگاه نبودهام و نظارتی روی کار مدیریت باشگاه نداشتهام اما در خصوص علیرضا احسانی باید اشاره کنم که تجربه مدیریت در این سطح را نداشته اما سالها در ورزش کارخانه ذوبآهن کار کرده است. این طور که شنیده میشود باشگاه از نظر مالی بدهیهای زیادی دارد و در این مدت تغییرات زیادی در کادر مدیریتی کارخانه و باشگاه رخ داده است. در عرض دو سال باید دید چند مدیرعامل تغییر کردهاند. وقتی ثبات مدیریت وجود نداشته باشد، بدهی زیاد و اعتبار مالی کم باشد، انتظارات هم به نوبه خود کم میشود. درنهایت باید این را اضافه کنم که برای ذوب آهن این فصل باید رتبهای بین ششم تا دوازدهم جدول متصور شد.
همیشه تصمیماتی از سوی شستا برای ذوبآهن گرفته شده است!
کربکندی با اشاره به تغییرات مدیریت کارخانه ذوب آهن که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم، میگوید: وقتی مدیر جدید میآید بهطورقطع نظارت روی باشگاه و هیئت مدیره دارد اما به دلیل اینکه ۵۰ درصد ذوبآهن متعلق به سازمان تأمین اجتماعی است، تصمیماتی از آن طرف گرفته میشود. در گذشته این تصمیمات به مدیرعامل دیکته میشد اما مهم این است که هدف آنها از تیمداری چیست. به خاطر دارم حتی زمانی یکی از مدیران وقت کارخانه در خصوص حضور باشگاه در ورزش قهرمانی تردید داشت و میگفت اگر تصمیمگیری با خودم بود هرگز در این حوزه اجازه حضور ذوب آهن را نمیدادم، بنابراین این دیدگاهها در عملکرد بسیار مهم است.
مدیران ذوب آهن باید برای بدهی معوقه باشگاه فکری کنند
وی در خصوص بدهی باشگاه ذوب آهن تصریح میکند: زمانی که در هیئتمدیره باشگاه حضور داشتم بدهی معوقی برای آنها وجود داشت که تا لحظهای که مدیران ذوبآهن برای آن فکری نکنند باشگاه همیشه بدهکار است. در اصل اعتبار سال آینده تیم پیشخور میشود و هر سال به این منوال خواهد بود. این مسائل به نظر میرسد باید با نگاهی عاقلانهتر و هوشمندانه بررسی شود. انتظارات از کادر فنی تیم مشخص نیست و همین جا است که این مربی شرایط تیم را با دو سال گذشته که در لبه پرتگاه سقوط به دسته پایینتر بود مقایسه میکند. این مقایسه بهطور قطع مقایسه جالبی نیست که با گذشته بد ذوبآهن بخواهیم همه موارد را بسنجیم.
پیشکسوت ذوبآهن با اشاره به قرارداد ذوبآهن و سینا اسدبیگی که درنهایت منجر به رأی به نفع این بازیکن شد، اظهار میکند: در قراردادهایی که ثبت میکنیم افراد حرفهای را استفاده نکردهایم. در اصل افرادی پای این قراردادها هستند که آنچنان اشرافی روی قوانین فوتبال ندارند. همین باعث شده است که ایجنتها سوءاستفاده کنند و راههایی برای فرار از قرارداد بروند. اگر باشگاه بر این مسائل نتواند اشراف داشته باشد مشکلاتی را متوجه خود خواهد کرد که این پرونده یکی از آنها است.
بزرگترین مشکل ذوبآهن، تصمیماتی است که از تهران برای باشگاه گرفته میشود!
حسن اشجاری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به نوساناتی که تیم ذوبآهن در فصل جاری تجربه کرده است اظهار میکند: فکر میکنم بزرگترین مشکل ذوب آهن تصمیماتی است که از تهران برای این تیم گرفته میشود، وقتی به یکباره رحمان رضایی هدایت این تیم را بر عهده میگیرد یا پس از مطرح شدن نام گزینههای اصفهانی برای هدایت آنها به طور ناگهانی فرد دیگری در رأس کادر فنی سبزپوشان قرار میگیرد، نشان میدهد همه این موارد نشئت گرفته از تصمیماتی است که در سطح کلان برای این باشگاه گرفته میشود و اصلاً پیشرفت ذوبآهن ملاک نیست.
وی ادامه میدهد: هر باشگاه برای انتخاب سرمربی نقطه نظرات، ملاک و معیارهایی دارد و چیزی که از سبزپوشان اطلاع دارم این است که بودجه این باشگاه به شکل وحشتناکی کاهش پیدا کرده و تیم مهدی تارتار با یک بودجه محدود بسته شده است، در هر حال من شش سال پیراهن این تیم را پوشیدهام و طبیعی است نگران وضعیت آن باشم. وقتی شما بودجه کمی در اختیار سرمربی قرار میدهید او مجبور است مطابق با همین مبلغ بازیکن انتخاب کند و مهدی تارتار با توجه همین شرایط بازیکن جذب کرده است. اینکه میگویند مطابق با نظرات سرمربی دست به خرید بازیکن زدهایم کمی غیرمنطقی است زیرا هر مربی در پایینترین سطح خود هم که باشد اگر بودجه بالایی به او بدهند سراغ گزینههای لیگ یک و سطح پایین نمیرود.
برخی میگویند دلیل وضعیت ذوبآهن تفکرات فنی است اما این غیرمنطقی به نظر میرسد!
پیشکسوت ذوبآهن خاطرنشان میکند: یک عده خاص از پیشکسوتان ذوبآهن با مشاورههای غلط به کسانی که در رأس این باشگاه قرار دارند، سبب آسیب رساندن به این تیم شدهاند. هنگامی که من به عنوان کسی که شش سال در این باشگاه حضور داشتم یکبار به مراسم آن دعوت نشدهام، یعنی ذوبآهن مختص به عدهای خاص است و تا زمانیکه آنها در باشگاه حضور دارند سبزپوشان عالی هستند و اگر بیرون بروند هرکس که در ذوبآهن باشد را به شدت میکوبند.
وی میگوید: بدون تردید تنها عامل ضعف یک تیم بودجه ناکافی نیست و مسائل فنی هم دخیل است اما اینکه برخی دوستان میگویند تنها دلیل وضعیت ذوبآهن تفکرات فنی است کمی غیرمنطقی به نظر میرسد. در فوتبال کشور ما گاهی میتوان با یک بودجه کم تیم خوبی بست اما اگر بخواهیم ذوبآهن را با یک تیم همانند نساجی مقایسه کنیم کار درستی نیست زیرا مازندران استعدادهای فوتبالی خوبی دارد و نیمی از بازیکنان ما اصالتاً مازندرانی هستند. اما بهطور کلی در ذوبآهن تصمیمات بر حسب رابطه گرفته میشود و نفرات جایگزین شده مطابق با دستورات نفرات بالادستی انتخاب میشوند. در هر حال رزومه آقای تارتار مشخص است و فکر میکنم کار درستی نباشد تمام تقصیرات را گردن ایشان بیندازیم.
مهدی تارتار مطالعات روانشناسی فوتبال خود را ارتقا دهد!
محمود یزدخواستی، سرپرست سابق تیم فوتبال ذوب آهن در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص وضعیت این تیم در فصل گذشته و انتخاب مهدی تارتار اظهار میکند: فصل گذشته با توجه به کسب نتایج نه چندان مطلوب تیم فوتبال ذوب آهن، شرایط نامناسب در لیگ برتر و نظرات منفی هواداران نسبت به عملکرد سبزپوشان تصمیم گرفته شد تغییرات اساسی در کادر فنی این تیم ایجاد شود زیرا تعدادی از بازیکنان جدا شده بودند و باید کسی انتخاب میشد که توانایی بستن یک تیم را داشته باشد. مدیریت کارخانه و باشگاه دو گزینه جواد نکونام و مهدی تارتار را در نظر داشتند اما نکونام قصد داشت تیم را برای سهمیه آسیا آماده کند و چون این کار هزینههای زیادی را میطلبید باشگاه موفق به جذب او نشد و در نهایت با گزینه دوم خود یعنی تارتار به توافق رسید.
وی میافزاید: مهدی تارتار با توجه به بودجهای که به تیم فوتبال اختصاص داده شده بود، بازیکنانی را جذب کرد که در ابتدا ترکیب تیم را پر کنند و پس از آن مبالغ زیادی برای آنها هزینه نشود که در پایان نیم فصل نتایج مناسب نداشت. البته دلیل این نتیجه نگرفتن صرفاً نبود بازیکنان نامآشنا در تیم نیست و به موارد دیگر هم بستگی دارد. اگر تیمی بخواهد نتیجه بگیرد عواملی مانند تمرینات منظم، هدفدار و ایجاد شخصیت تیمی توسط سرمربی هم بسیار اهمیت دارد. بازیکنان جوان در لیگ برتر ابتدا شخصیت یک مربی را الگو قرار میدهند و به دلیل اینکه مدتی در کنار تیم حضور داشتم فکر میکنم بهتر است مهدی تارتار مطالعات روانشناسی فوتبال خود را ارتقا دهد زیرا ایجاد دلگرمی در مواقعی که تیم نتایج نامطلوبی کسب کرده است اهمیت فراوانی دارد. برای مثال عارف رستمی به عنوان آقای گل لیگ آزادگان راهی ذوبآهن شد و به دلیل اینکه یک بازیکن عاطفی بود و این روحیه او تغذیه نشد نتوانست تواناییهای خود را به نمایش بگذارد.
احسانی شخصیت بالایی دارد اما این برای اداره یک باشگاه کافی نیست!
سرپرست سابق ذوبآهن با تشریح این موضوع که مشکلات فعلی ذوبآهن به دلیل ضعف مدیریتی است یا فنی تصریح میکند: از نظر من مهدی تارتار توانایی کار با بازیکنان خارجی را ندارد و بخشی از آن مرتبط با همین مسائل روانشناسی است. به طور کلی بازیکن خارجی با دو هدف نیاز تیم و میزان اثربخشی جذب میشوند و در ذوبآهن بازیکنان خارجی بودند که هیچیک از این دو فاکتور را نداشتند و کادر فنی تیم باید پاسخگوی چگونگی جذب آنها باشند اما چرا این اتفاق نمیافتد چون آنها زیر نظر کمیته فنی باشگاه نیستند و در واقع هنگامی که بخشی از بودجه باشگاه صرف خرید بازیکن میشود باید جلسات بررسی تشکیل شود اما چنین نیست.
وی ادامه میدهد: باشگاه ذوبآهن باید قادر به عیبیابی فوتبال خود باشد و از معایب آن چشمپوشی نکند، آقای احسانی شخصیت بالایی دارد اما این برای اداره یک باشگاه کافی نیست، حضور فعال افراد متخصص، متعهد و کار بلد در هر باشگاهی واجب است تا به مدیریت در تصمیم گیریها کمک کند، این افراد باید در اطراف ذوب آهن نیز دیده شوند هرچند که پیش از این افرادی بودهاند اما به دلیل بیتوجهی کمکم از باشگاه فاصله گرفتهاند.
ذوبآهن از سرمایههای گذشته استفاده نمیکند
یزدخواستی با اشاره به لازمه حضور پیشکسوتان در باشگاه ذوب آهن خاطرنشان میکند: سبزپوشان پیشکسوتهای نام آشنایی دارند که اصلاً در مسائل فنی شرکت داده نمیشوند در صورتی که بسیاری از باشگاههای مطرح اروپایی تمام بضاعت فنی خود را از سرمایههای گذشته خود دارند و بنابراین لازم است که ذوبآهن یک مدیریت سیستماتیک داشته باشد.
وی در خصوص بودجه این باشگاه و خریدهای این تیم میافزاید: تصمیمگیری مدیران بالادستی و مبالغی که در نظر میگیرند مبنای خرید بازیکن است اما در حقیقت باشگاه ذوب آهن اصلاً فکر نمیکرد در هزینههای جذب بازیکن تا این حد رقمهای پرت داشته باشد، واقعیت این است که این باشگاه در جذب بازیکن مبالغ پرتی دارد و اگر روی این هزینهها نظارت باشد، چنین اتفاقاتی برای یک تیم نمیافتد.
مدیرعامل جدید کارخانه گامهای خود را به تیم نزدیکتر کند
سرپرست سابق ذوبآهن در تشریح عملکرد مدیریتی سبزپوشان در پرونده سینا اسدبیگی تصریح میکند: متأسفانه در ذوبآهن شاهد این موضوع هستیم که برخی از بازیکنان بدون اطلاع باشگاه این تیم را به راحتی ترک میکنند و این به این معنا است که تمایل به بازی برای ذوبآهن را ندارند. از نظر من متن، محتوا و مفاد قرارداد مربیان و بازیکنان باید بازنگری شود. در واقع این موضوع که برخی بدون بازی تیم را ترک میکنند جای بررسی دارد زیرا فوتبال یک صنعت است و نتایج باید پاسخگوی هزینهها باشد و در ذوبآهن اینگونه نیست. بدون تردید کوهی، مدیرعامل جدید کارخانه شرایط فعلی ذوبآهن را بررسی خواهد کرد و پیشنهاد من این است که گامهای خود را به تیم نزدیکتر کند.
ذوبآهن بودجه کمی ندارد؛ شاید این اعتبار بالا نباشد اما پایین هم نیست
یزدخواستی با اشاره به مدیریت بودجه باشگاه ذوبآهن میگوید: این تیم بودجه کمی ندارد شاید بالا نباشد اما پایین هم نیست. نکته حائز اهمیت این است که همین مقدار باید مدیریت شود در واقع وظیفه هزینه کردن نباید به یک نفر محول شود و یک کارگروه نظارتی برای آن در نظر بگیرند که خروجی مناسبی داشته باشد. در سالهای گذشته هم بودجه ذوبآهن زیاد نبوده اما در تمام رشتههای خود موفق عمل کرده است.
وی با اشاره به ضعف مدیریتی این باشگاه در بستن قرارداد خاطرنشان میکند: مدیریت باشگاه حرفهای با آماتور بسیار متفاوت است، مدیر باشگاه حرفهای علاوه بر دانش و تخصص، نیاز به تجربه کافی دارد و اگر این چنین نباشد، باید از افراد ماهر و باتجربه استفاده کند و متأسفانه در باشگاه ذوبآهن این چنین نیست و من پیشنهاد میکنم مدیران باشگاه این مورد را در اولویت خود قرار دهند.
باشگاه در حد توانش برای تیم مایه گذاشت
محمد صلصالی، بازیکن سالهای نهچندان دور ذوبآهن که یکی از چهرههای تأثیرگذار در سالهای رویایی گاندوها بوده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا میگوید: اگر بخواهیم مقصر را مشخص کنیم، نمیشود فرد خاصی را نام ببریم چرا که بالاخره این مجموعه همه در کنار یکدیگر کار میکنند. به نظرم باشگاه در حد توانش کارش را انجام داده است. اگر باشگاه در بودجه یا چیز دیگر کم میگذاشت حتماً میگفتم اما وقتی کسی وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد، چرا باید او را تغییر داد؟ طبیعتاً منطقی نیست و البته این نظر شخصی من است.
ذوبآهن در بودجه و سختافزار یکی از بهترین باشگاههای ایران است
او با اشاره به سالهای درخشان گاندوهای اصفهانی، تصریح میکند: در این چند سال همواره ذوبآهن را با سالهای اخیر که در پایین جدول و آستانه سقوط بوده است، مقایسه میکنند که به نظرم اشتباه است. اگر میخواهند قیاس کنند، باید شرایط فعلی را با ذوبآهنی مقایسه کنند که دو بار پیاپی نایبقهرمان لیگ، دو بار قهرمان جام حذفی و فینالیست آسیا شد.
وی میافزاید: امسال بر خلاف فصل گذشته اصلاً شرایط خوبی نیست. ذوبآهن ورزشگاه اختصاصی، چند زمین تمرین و دیگر امکاناتی دارد که میتوان گفت از نظر سختافزاری یکی از بهترین باشگاههای ایران است. از منظر بودجه هم ذوبآهن در بین پنج تا هفت تیم برتر لیگ قرار دارد و به نظرم جایگاه تیم نسبت به هزینه اصلاً منطقی نیست.
چرا نباید بازیکن آکادمی به بزرگسالان تزریق شود؟
بازیکن سابق گاندوها با انتقاد از استفاده نکردن ذوبآهن از بازیکنان آکادمی، خاطرنشان میکند: اینکه ۳۰ بازیکن در یک سال و نیم بیایند و بروند، رکوردی محسوب میشود. در باشگاهی که آکادمی و تیمهای پایه خوبی دارد، چرا نباید بازیکن از ردههای سنی به بزرگسالان تزریق شود؟ اتفاقی که در این چند ساله به ندرت رخ داده است. خاطرم است سالی که نایب قهرمان آسیا شدیم، هفت یا هشت بازیکن از آکادمی ذوبآهن در تیم حضور داشتند. سالهای قبلش ۹ تا ۱۰ بازیکن از امیدها بودیم که با بزرگسالان تمرین میکردیم و حداقل پنج تا شش نفر بازی کردند. این یک ضعف بزرگ باشگاه است و آکادمی نباید فقط به اسم باشد.
اتاق فکر ذوبآهن ایراد بزرگی دارد
قاسم دهنوی، پیشکسوت ذوبآهن در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در واکنش به مقصر نتایج ضعیف این تیم میگوید: مقصر دانستن یکطرف قضیه ناعادلانه است، هم مدیریت باشگاه و هم کادر فنی تیم مقصر هستند؛ از طرفی کادر فنی نمیتواند خریدهایی که مدنظرش است را به باشگاه ارائه دهد و باشگاه نیز به آنها اعلام میکند بودجه ما فلان مبلغ است و اگر نمیتوانید بر اساس آن بازیکن جذب کنید، بروید تا کادر فنی جدیدی را جایگزینتان کنیم.
وی با انتقاد از تصمیمگیرندگان این باشگاه اصفهانی میافزاید: مهمتر اینکه باید افرادی که برای باشگاه ذوبآهن تصمیم میگیرند را مورد بررسی قرار دهیم که آیا فوتبالی هستند یا خیر؟ اگر بخواهم واقعیت را بگویم احساس خوبی نسبت به این شرایط ندارم و اتاق فکر این باشگاه بهنظر من ایراد بزرگی دارد و بر اساس مسائل غیرفوتبالی چیده شده است.
باید ذوبآهن از ریشه خراب کرد و دوباره ساخت
بازیکن پیشین ذوبآهن خاطرنشان میکند: یک زمان مدیرعاملی پشتمیز مینشست که برای خود ارج و قرب داشت و هرچه میگفت سر حرفش میماند؛ بازیکنان باکیفیت به تیم جذب میکرد که ذوبآهن را به رتبههای بالایجدول و لیگقهرمانان آسیا برسانند و از آن طریق بتوانند درآمد کسب کنند؛ اما برخی مدیرعاملانی که میآیند به بقیه توجهی ندارد.
وی ادامه میدهد: ذوبآهن تیم مردمی و باکیفیتی است؛ نباید با آبروی این تیم بازی شود. چیزهایی در فوتبال میبینم که واقعاً نمیدانم از کجا نشئت میگیرد. فقط اعضای باشگاه ذوبآهن میتوانند اتفاقاتی که در این تیم رخ میدهد را تشریح کنند. از دیدگاه من هر دو طرف (مدیریت باشگاه و کادر فنی تیم فوتبال ذوبآهن) مشکل دارند؛ کادر فنی نمیتواند ایدههایش را پیاده کند، اگر بودجه نیست کادر فنی میگوید ما ادامه نمیدهیم اما تا جایی که من شناخت دارم همیشه بودجه داشته و اینگونه نبوده که بدون پول شود.
اگر مدیریت و کادر فنی باهم بروند، شرایط میتواند به روال عادی برگردد
دهنوی پیشنهاد خود برای حل مشکلات ذوبآهن را اینگونه تصریح میکند: اگر مدیریت باشگاه و کادر فنی تیم فوتبال ذوبآهن با یکدیگر پیش برود، شرایط میتواند به روال عادی برگردد؛ ذوبآهن به مدیرعاملی مانند سعید آذری نیاز دارد، اگر مدیری بیاورید که همهفنحریف و کاربلد باشد، تصمیمهای درست میگیرد که حقی ناحق نشود. برای سربلندی گاندوهای سبز باید از ریشه این باشگاه را خراب کرد و دوباره ساخت.