به گزارش خبرگزاری ، فوتبال ایران در سالهای اخیر، به صحنهای برای نمایش تلاشها و چالشهای مربیان جوان و باتجربه تبدیل شده است. مربیانی که هر کدام با سوابق متفاوت و چشماندازهای گوناگون پا به عرصه گذاشتهاند اما همه در نهایت با یک مانع مشابه روبهرو شدهاند: فشار بیرحمانه و توقعات بیپایان هواداران.
در این میان، جواد نکونام، ژوزه مورایس، محرم نویدکیا و یحیی گلمحمدی از جمله مربیانی هستند که با وجود نتایج قابل قبول، درگیر چالشهای سنگین از سوی هواداران شدند؛ چالشی که گاه حتی از زمین بازی نیز طاقتفرساتر است.
جواد نکونام؛ مربی تازهوارد و هوادارانی با توقعات بیپایان
جواد نکونام، با سابقه بازیگری در سطح ملی و بینالمللی و از محبوبترین بازیکنان نسل خود، چند سالی است که وارد عرصه مربیگری شده و با حضور در تیمهایی همچون استقلال، انتظارات زیادی را با خود همراه کرده است. هواداران استقلال همواره به دنبال موفقیتهای درخشان و پیروزیهای پیاپی هستند، اما نکونام در دوران مربیگری خود با استقلال، هرچند نتایج نامطلوبی نداشت، اما نتوانست آن انتظارات بزرگ و تمامعیار را برآورده کند. او بهعنوان مربی تازهکار در استقلال، نیازمند زمان و اعتماد بود، اما هواداران استقلال در همان ابتدای راه، انتقادات و اعتراضات خود را نسبت به عملکرد او نشان دادند. نکونام با اینکه از تجربه خوبی برخوردار است، اما در رویارویی با این حجم از فشار، بیش از پیش به حمایت نیاز داشت. اما انگار هر نتیجهای جز قهرمانی برای هواداران استقلال قابل قبول نیست و ناکامی در برآورده کردن این توقعات، حاشیههای زیادی برای نکونام ایجاد کرده است.
محرم نویدکیا؛ اسطورهای که مورد انتقاد قرار گرفت
محرم نویدکیا که بهعنوان یکی از اسطورههای باشگاه سپاهان به نیمکت مربیگری این تیم دعوت شد، مسیر متفاوتی را طی کرد. او در نخستین سال مربیگری خود در سپاهان، حمایت قابلتوجه هواداران را داشت و بسیاری از آنها نویدکیا را بهعنوان نماد تعصب و دلسوزی برای تیم میدیدند، اما در فصل دوم، با کاهش ثبات در نتایج و عملکرد سینوسی تیم، فضای مجازی علیه او برگشت. طرفداران سپاهان که انتظار داشتند حضور نویدکیا، تیم را به اوج برساند، با انتقادهای شدید و حتی فحاشی در فضای مجازی واکنش نشان دادند.
اما نکته جالب اینجاست که پس از جدایی نویدکیا و روی کار آمدن ژوزه مورایس، همین هواداران دوباره نام او را در سکوها فریاد میزدند. در شرایطی که مورایس نیز دچار همان نوسانات شد و تیم نتایج سینوسی را تجربه کرد، هواداران در استادیومها و شبکههای اجتماعی خواستار بازگشت نویدکیا شدند. آنها بیاعتنا به انتقاداتی که پیشتر به او کرده بودند، اینبار او را ناجی احتمالی سپاهان میدانستند. این رفتار دوگانه نشان میدهد که هواداران در رویارویی با مشکلات تیم، اغلب از یاد میبرند که پیشتر چگونه با مربی رفتار کردهاند و بدون در نظر گرفتن شرایط، بر خواستههای فوری و احساسات لحظهای خود تکیه میکنند.
ژوزه مورایس؛ سرمربی خارجی در برابر فشار داخلی
ژوزه مورایس، مربی پرتغالی که تجربه کار با مربیان بزرگی همچون ژوزه مورینیو را در کارنامه دارد، بهعنوان گزینهای جدید به سپاهان اضافه شد تا این تیم را به موفقیتهای جدیدی برساند. حضور مربی خارجی همواره با انتظارات و هیجانات بالایی همراه است و بسیاری از هواداران، به دنبال عملکردی متفاوت و بینظیر از مورایس بودند. او در ابتدا نتایج خوبی کسب کرد و امیدواری هواداران به تیم بیشتر شد، اما با گذشت زمان و وقوع بعضی شکستها و نوسانات در نتایج، هواداران بار دیگر به انتقاد روی آوردند و ناراحتیهای خود را ابراز کردند. این انتقادات تنها در فضای مجازی باقی نماند و به سکوها نیز کشیده شد. در نهایت، کار به جایی رسید که هواداران در بازیهای مختلف نام محرم نویدکیا را فریاد میزدند و بازگشت او را از مدیریت باشگاه خواستار شدند. انگار که حضور هر مربی خارجی، تنها بهانهای برای آزمایش صبر و تحمل هواداران است و هر ناکامی کوچک میتواند آتش انتقادات را شعلهور کند.
یحیی گلمحمدی؛ دستاوردهای بزرگ و انتقادات پایانناپذیر
یحیی گلمحمدی که توانسته بود پرسپولیس را به قهرمانیهای پیاپی در لیگ برتر برساند و دستاوردهای چشمگیری برای این تیم رقم بزند، نیز از گزند انتقادات در امان نماند. هرچند که او با عملکرد خود توانسته بود به عنوان یکی از موفقترین مربیان داخلی شناخته شود، اما هواداران پرسپولیس بهسرعت از او روی برگرداندند و در مواقعی که تیم با شکست یا نتایج نامطلوب روبهرو شد، انتقادات و حتی فحاشیهایی را نسبت به او ابراز کردند. این تناقض در برخورد هواداران، یکی از مهمترین چالشهای مربیانی مثل گلمحمدی است که با وجود همهی دستاوردها، بهدلیل هر ناکامی کوچکی، باید با فشارهای زیادی روبهرو شوند. هواداران که تنها نتایج نهایی و لحظهای را میبینند، در بسیاری مواقع، دستاوردهای گذشته را فراموش میکنند و انتظارات بیپایانی از مربی دارند.
فشار هواداران؛ عامل پایان مسیر مربیان
این واقعیت تلخ در فوتبال ایران وجود دارد که فشار بیامان از سوی هواداران، بهویژه در فضای مجازی و روی سکوها، میتواند مسیر مربیان را به نقطه پایان برساند. هرچند که مربیان نیازمند حمایت و اعتماد هواداران هستند تا بتوانند برنامهها و اهداف خود را به درستی پیاده کنند، اما در بسیاری از موارد، فشار بیپایان و توقعات بیش از حد، به عامل اصلی پایان همکاریها تبدیل میشود. برخی مربیان حتی از فضای مجازی بهعنوان «میدان جنگ» یاد میکنند، چرا که با کوچکترین اشتباهی، باید با موجی از انتقادات و حملات روبهرو شوند.
این فشار بیرویه در بلندمدت نهتنها اعتمادبهنفس و انگیزه مربیان را کاهش میدهد، بلکه میتواند به جایگاه و آیندهی شغلی آنها نیز آسیب بزند. حتی در مواردی، مربیان باتجربه و پرتوان، به دلیل تحمل نکردن این فشارها، تصمیم به استعفا یا قطع همکاری میگیرند. شاید اگر هواداران بتوانند با دیدی واقعبینانهتر به عملکرد تیم و مربی بنگرند و به جای انتقادات شتابزده، حمایت پایداری از تیم محبوب خود داشته باشند، فوتبال ایران به فضایی حرفهایتر و پویاتر تبدیل شود.
فشار هواداران بابت نتایج سینوسی طبیعی است
نصرت ایراندوست، پیشکسوت فوتبال و عرصه مربیگری به خبرنگار میگوید: فشار هواداران خیلی تأثیرگذار است؛ نمیتوان مشخص کرد که این تأثیر، یک اثر مثبت است یا منفی ولی چیزی که مشخص است، این است که فشار هواداران از روی سکوها میتواند تأثیرگذار باشد، همچنین نتایج سینوسی موجب تشدید فشار هواداران میشود و این یک امر طبیعی است.
وی درباره تأثیر فضای مجازی در روحیه هواداران و التهاب میافزاید: هوادار در فضای مجازی حضور دارد و این میتواند بسیار تأثیرگذار باشد، چون هوادار قسمتی از خوراکش را از فضای مجازی دریافت میکند.
پیشکسوت فوتبال درباره واکنش مربیان به این اعتراضات خاطرنشان میکند: مربی باید کار خودش را ادامه دهد؛ بهطور قطع نمیتوان این اعتراضات را نادیده گرفت. البته همه اعتراضات زشت و ناپسند نیست و ممکن است از دل همین اعتراضات نکاتی خارج شود که به تیم کمک میکند و تأثیر مثبت دارد.
مورایس به دنبال آرامش بود
ایراندوست با اشاره به استعفای مورایس عنوان میکند: به نظر من، مواریس به دنبال آرامش بود. در مدتی که در سپاهان حضور داشت، احساس کردم مربیای است که بهدنبال آرامش است. این مربی وقتی میبیند با نتایج خوبی که کسب کرده است، بازهم به او فحاشی میشود و سکوها دیگر به او اعتماد ندارند، حق دارد که ناراحت باشد.
وی درباره تأثیر فرهنگ هواداری در سطح فنی فوتبال ایران میافزاید: حضور هواداران موجب افزایش سطح فنی لیگ برتر میشود. در ورزش هوادار باید حضور داشته باشد، اما برخی افراد خط و ربطی به هواداران دادهاند که در رفتار آنها با تیم، مدیران، کادر فنی و مدیران تأثیرگذار است.
تفاوت فرهنگی در هواداری و اهمیت کمیتههای فنی در کاهش فشار بر مربیان
در این بین، نقش فضای مجازی بهعنوان بستری مهم برای شکلگیری افکار هواداران، قابل چشمپوشی نیست. بسیاری از هواداران، چه در ورزشگاه و چه خارج از آن، بخش عمدهای از نظرات و احساسات خود را از طریق فضای مجازی بیان میکنند. در واقع، این فضا نهتنها موجب تقویت ارتباط هواداران با یکدیگر و انتقال سریع اخبار و اطلاعات شده، بلکه به تشدید احساسات مثبت و منفی نیز دامن میزند. به این ترتیب، فضای مجازی گاهی به ابزاری برای تحریک احساسات هواداران و ایجاد موجهای فشاری علیه مربیان تبدیل میشود.
از طرفی تفاوت فرهنگی و نوع هواداری در کشورهای مختلف نیز از عواملی است که به نحوه حمایت و فشار آوردن به مربیان اثر میگذارد. در کشورهایی مانند انگلستان و اسپانیا، هواداران به واسطه سهامداری و حمایت مالی مستقیم، احساس مالکیت بیشتری نسبت به باشگاههای خود دارند و با دقت بیشتری از تصمیمات مدیریت و کادر فنی حمایت یا انتقاد میکنند. این حس مالکیت و همبستگی در کنار بسترهای حرفهای مدیریت باشگاه، سبب شده است که هواداران از تیمهایشان حمایت سازندهتری کنند، این در حالی است که در ایران، نبود این سیستمهای حرفهای و حمایتی موجب شده است که هواداران بیشتر به سمت انتقادهای تند و گاه مخرب کشیده شوند.
از سوی دیگر، کمیتههای فنی و کارشناسان متخصص میتوانند با تحلیل دقیق شرایط تیم و ارزیابی برنامههای مربیان، نقش سازندهای در کاهش فشارهای بیمورد بر آنها داشته باشند. در باشگاههای حرفهای جهان، اعضای کمیتههای فنی از میان افرادی انتخاب میشوند که در گذشته بازیکن یا مربی باشگاه بودهاند و به همین دلیل، هم شناخت کاملی از فرهنگ باشگاه دارند و هم از جایگاه بالایی نزد هواداران برخوردارند. در ایران، حضور چنین کمیتههای فنی و کارشناسی میتواند برای شفافسازی و جلب اعتماد هواداران و در نهایت، حمایت مؤثرتر از مربیان بسیار مفید باشد.
حسین چرخابی، مربی و پیشکسوت فوتبال به خبرنگار میگوید: ابتدا باید تعریف هوادار را در لغت بدانیم. تفاوتهای زیادی بین هوادار، طرفدار و تماشاگر است. تماشاگر کسی است که فقط در ورزشگاه حضور پیدا میکند تا تماشا کند و گاهی رفتارهایی نشان میدهند که معقول نیست. هوادار کسی است که از تیمش هواداری کند.
وی درباره وضعیت روابط هوادار و باشگاه در تیمهای مختلف میافزاید: در کشورهای مختلف، هواداران هستند که باشگاه را تأمین میکنند؛ برای مثال در کشور انگلیس، فوتبال به صورت سهامداری است و طرفداران با خرید. سهام، مالک باشگاه و تیم هم هستند. در اسپانیا هم مدیرعامل باشگاه را هواداران انتخاب میکنند. آنها با خرید بلیت، خرید کیت و پیراهن، استفاده از رستوران و هتل باشگاه کمک میکنند. بعضی افراد فقط تماشاگر هستند که بدون اینکه کوچکترین کمکی به باشگاه کنند، فقط منتظر بهانه هستند تا فحاشی کنند. وقتی فوتبال کشورمان از حرفهایگری دور باشد، انتظاری از هواداران نباید داشت.
فضای مجازی مربیان را دلسرد کرده است
مربی فوتبال کشورمان درباره تأثیر فضای مجازی روی مربیان میگوید: کسی که هر روز صبح به باشگاه میرود تا کارش را انجام دهد و با واکنش مردم در فضای مجازی روبهرو میشود؛ حق دارد که دلسرد شود و دیگر شور و هیجان کار کردن را نداشته باشد. وقتی از همه طرف به او فشار بیاورند، دلسرد میشود.
چرخابی خاطرنشان میکند: اگر قرار است مربی وارد باشگاهی شود؛ باید برنامهای به باشگاه ارائه دهد، بنابراین کسانی که تخصص دارند باید درباره این برنامه نظر دهند و کمیته فنی هر باشگاه مسئولیت این کار را بر عهده دارد. در باشگاه بایرن مونیخ کسانی تصمیمگیری میکنند که فوتبالی هستند و روزی در این باشگاه بازی کردهاند، کسانی همچون فرانتس بکنباوئر و در حال حاضر الیور کان این مسئولیت را بر عهده دارند. متخصصان باید تشخیص دهند که این مربی به کار این تیم میآید یا خیر! اگر ما در باشگاههای فوتبال کمیته فنی داشته باشیم میتوانیم به پیشرفت فوتبال امیدوار باشیم.
در پایان باید گفت که فوتبال ایران با تمام پیچیدگیها و خصوصیات منحصربهفرد خود، نیازمند تحولاتی اساسی در مدیریت فشار هواداری و پشتیبانی از مربیان است. هواداران باید بیاموزند که در شرایط مختلف، علاوه بر حمایتهای احساسی، واقعبینی بیشتری داشته باشند تا مربیان و تیمهایشان فرصت و زمان کافی برای پیادهسازی برنامههای خود داشته باشند. بدون یک بستر مناسب برای تربیت هوادارانی آگاه و ساختارهای فنی کارآمد، فشارهای بیامان از روی سکوها همچنان چالشهای جدی برای مربیان به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر، باشگاهها و دستاندرکاران فوتبال ایران نیز باید در راستای ایجاد یک فرهنگ حرفهای، به بازنگری در نظام مدیریت خود بپردازند. بهرهگیری از کمیتههای فنی و افراد متخصص میتواند نهتنها کیفیت تیمها و مربیان را افزایش دهد، بلکه میتواند به هدایت صحیحتر انتظارات هواداران نیز کمک کند. در نهایت، فوتبال حرفهای ایران نیازمند نگاه جامع و تخصصی به تمام ابعاد فنی، فرهنگی و مدیریتی است تا این ورزش پرطرفدار بتواند مسیر رو به رشدی را طی کند.