به گزارش خبرگزاری ، در حالی که هفت هفته از آغاز فصل جدید رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران میگذرد، تیمهای مدعی عملکرد باثباتی نداشته و بیشتر با یک روند سینوسی در میدان حاضر شدهاند. این وضعیت در حالی رخ داده است که در فصل نقل و انتقالات هزینههای هنگفتی توسط باشگاهها انجام شد تا بازیکنان برجسته و ستارگان فوتبال جذب شوند. هر یک از این انتقالات میلیونها دلار هزینه در برداشت، اما تاکنون نتایج تیمها به شکلی نبوده که انتظارات هواداران و مدیران باشگاهها را برآورده کند.
یکی از اصلیترین چالشهایی که تیمها با آن مواجه هستند، نبود امکانات فنی و زیرساختهای مناسب است. با وجود اینکه هزینههای فراوانی در خرید بازیکنان صرف شده، اما باشگاهها نتوانستهاند به همان اندازه برای بهبود امکانات و زیرساختهای فوتبالی خود تلاش کنند. نبود زمینهای با کیفیت، نبود دسترسی به چمنهای استاندارد و کمبود تسهیلات آموزشی مدرن همگی عواملی هستند که عملکرد بازیکنان را تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش کیفیت بازیها شدهاند. این مسائل به ویژه در باشگاههای شهرستانی بیشتر مشهود است تا جایی که بسیاری از ورزشگاهها هنوز از زیرساختهای کافی برخوردار نیستند و مشکلات فنی فراوانی دارند.
نبود چمن با کیفیت در ورزشگاهها
یکی از مهمترین مشکلات فنی که تیمهای فوتبال در ایران با آن مواجه هستند، کیفیت پایین چمن ورزشگاهها است. چمن نامناسب نه تنها بر عملکرد بازیکنان تأثیر منفی میگذارد بلکه خطر آسیبدیدگیها را نیز افزایش میدهد. این موضوع بهویژه برای بازیکنانی که به بازی در زمینهای باکیفیت عادت دارند بیشتر مشهود و این معضل حتی ورزشگاههای بزرگی مانند آزادی و نقش جهان را هم تحت تأثیر قرار داده است. در حالی که وضعیت چمن در برخی شهرها بسیار ضعیف بود و حتی استانداردهای اولیه برای برگزاری یک مسابقه حرفهای را نداشتند.
مشکلات مدیریتی و تأثیر آن بر عملکرد تیمها
علاوه بر مشکلات فنی و زیرساختی، مسائل مدیریتی نیز یکی از عوامل کلیدی در افت عملکرد تیمهای لیگ برتر است. بسیاری از باشگاهها با مشکلات داخلی مانند مدیریت ناکارآمد، عدم برنامهریزی بلندمدت، و اختلافات میان اعضای هیئت مدیره و کادر فنی مواجه هستند. این نوع مشکلات باعث شده است که تیمها نتوانند یک روند پایدار و موفق را دنبال کنند و اغلب در تصمیمگیریهای مدیریتی دچار چالشهای بزرگی میشوند. تغییرات پی در پی در کادر فنی و عدم ثبات مدیریتی در برخی تیمها، موجب شده تا بازیکنان نتوانند به خوبی با تاکتیکهای مربیان جدید سازگار شوند.
نبود برنامهریزی برای توسعه بازیکنان جوان
دیگر مسئلهای که به عملکرد پرنوسان تیمها در این فصل دامن زده، عدم توجه به بازیکنان جوان و پایه است. باشگاهها اغلب به جای سرمایهگذاری روی استعدادهای جوان، هزینههای هنگفتی برای خرید بازیکنان خارجی میکنند. در حالی که بسیاری از تیمهای موفق دنیا از بازیکنان جوان خود بهرهمند میشوند. باشگاههای ایرانی همچنان به دنبال جذب بازیکنان آماده هستند که در کوتاهمدت نتایج بهتری برایشان به ارمغان بیاورند. این در حالی است که نداشتن برنامهای برای توسعه بازیکنان جوان در آینده به شدت به ضرر فوتبال کشور خواهد بود.
باشگاهها حرفهای نیستند؟
یکی از مهمترین مسائل فوتبال ایران در سالهای اخیر، عدم پیادهسازی کامل مفهوم حرفهایگری در باشگاهها بوده است. با وجود تأکید فیفا بر خصوصیسازی و جلوگیری از باشگاهداری دولتی، فوتبال ایران همچنان با مشکلات ساختاری و مدیریتی مواجه است که باعث شده روند رشد تیمها و بازیکنان به صورت منظم و پیوسته انجام نشود. در این راستا حسین چرخابی، کارشناس فوتبال، در گفتوگو با خبرنگار ، به تشریح عوامل مختلفی از جمله ضعف مدیریتی، نبود امکانات حرفهای و ورود بازیکنان بیکیفیت خارجی به کشور پرداخته است.
حرفهای بودن در فوتبال ایران معنا نمیشود
حسین چرخابی، کارشناس فوتبال درباره وضعیت سینوسی تیمها به خبرنگار میگوید: فوتبال در کشور ما اصلاً حرفهای نیست. بهتر است برای دو ساعت همه حواشی فوتبال را کنار بگذاریم و در یک برنامه زنده تلویزیونی، به این موضوع بپردازیم که آیا فوتبال ما واقعاً حرفهای است یا خیر. تا وقتی که این موضوع حل نشود، نباید انتظار داشت باشگاهها و تیمها بتوانند به صورت پیوسته و با ثبات عمل کنند.
وی میافزاید: باشگاهها و فوتبال ما آشنایی با مفهوم فوتبال حرفهای ندارند. فیفا تأکید دارد که فوتبال باید حرفهای باشد و اولین شرط آن این است که باشگاهها دولتی نباشند و دولت نباید باشگاهداری کند.
این کارشناس فوتبال به باشگاههای دولتی اشاره کرده و توضیح میدهد: وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) به تنهایی پنج یا شش تیم در لیگ برتر دارد که شامل تیمهایی مانند سپاهان، ذوبآهن، گلگهر، پیکان، سایپا و مس رفسنجان میشود. این وضعیت مثل پدری است که چند فرزند دارد و ممکن است به یکی توجه بیشتری کند و دیگری را فراموش کند. همین موضوع باعث شده است که برخی باشگاهها با مشکلات مدیریتی بیشتری نسبت به دیگران مواجه شوند.
چرخابی درباره وضعیت پرسپولیس و استقلال در زمان مالکیت وزارت ورزش نیز اظهار میکند: هواداران استقلال معتقد بودند به پرسپولیس بیشتر توجه میشود و بالعکس. به همین دلیل، فیفا بر خصوصیسازی فوتبال تأکید دارد تا عدالت رعایت شود و دیگر تیمها بتوانند با شرایط برابر به رقابت بپردازند.
وی با انتقاد از ساختار مدیریتی فوتبال ایران میگوید: یکی از منابع اصلی درآمد باشگاههای دنیا حق پخش تلویزیونی است، اما صدا و سیما ایران این حق را پرداخت نمیکند. از آنجا که صدا و سیما یک سازمان دولتی است و اکثر باشگاهها نیز دولتی هستند، نیازی به پرداخت مجدد این هزینه نیست. اما اگر فوتبال ایران به سمت حرفهای شدن پیش برود این موضوع باید حل شود.
این کارشناس تأکید میکند: باشگاههای خصوصی مانند هوادار و نساجی، برخلاف تیمهای دولتی، میتوانند از صدا و سیما حق پخش بازیها را طلب کنند و باید برای این حقوق خود ایستادگی کنند تا شرایط به نفعشان تغییر کند.
خرج که از کیسه مهمان بُود / حاتم طائی شدن آسان بُود
چرخابی با اشاره به ورود بازیکنان بیکیفیت خارجی به ایران میگوید: باشگاههای دولتی از منابع مالی دولتی استفاده میکنند و در نتیجه نسبت به کیفیت بازیکنانی که وارد میکنند پاسخگو نیستند. در حالی که اگر یک باشگاه خصوصی بود، باید جوابگوی سرمایهگذاران و مدیران خود میبود و نمیتوانستند به راحتی این بازیکنان را بدون بررسی کیفیت وارد کنند.
وی در ادامه با بیان اینکه باشگاهها باید تنها در زمین فوتبال رقابت کنند، اظهار میکند: در فوتبال پیشرفته دنیا اتحادیه باشگاهها وجود دارد، اما در ایران چنین نهادی نیست و باشگاهها در خارج از زمین به رقابت میپردازند. اگر این رقابتهای بیرونی متوقف شود، بازیکنسالاری نیز در فوتبال ایران پایان خواهد یافت و جلوی قراردادهای نجومی بازیکنان بیکیفیت گرفته میشود.
این کارشناس تأکید میکند: وجود اتحادیه باشگاهها میتواند به نظم در قراردادها کمک کند و باعث شود بازیکنان و مربیان با کیفیت بالاتر به ایران بیایند. چراکه در این صورت باشگاهها دیگر مجبور نخواهند بود با هر بازیکنی قرارداد ببندند و رقمهای بالایی را برای آنها پرداخت کنند.
با توجه به تحلیلهای ارائهشده درباره وضعیت ساختاری و مدیریتی فوتبال ایران، به نظر میرسد که مشکلات اساسی این حوزه تنها به عوامل اقتصادی یا جذب بازیکنان بیکیفیت محدود نمیشود. مسائل کلانتری از جمله عدم تحقق فوتبال حرفهای و دخالت دولت در باشگاهداری به عنوان موانعی جدی بر سر راه رشد و پیشرفت این ورزش مطرح است. با توجه به این مباحث، کارشناسان دیگری نیز دیدگاههای مختلفی درباره این چالشها ارائه میدهند.
باید تغییرات اساسی در فوتبال داشته باشیم
حمید درخشان، کارشناس فوتبال درباره عملکرد سینوسی تیمها به خبرنگار میگوید: برخی از مدیران ورزشی تجربهای در حوزه ورزش ندارند و مطمئناً اشتباهاتی مرتکب میشوند که این اشتباهات بر فوتبال کشور تأثیر میگذارد. در مرحله دوم، فوتبال کشور ما از نظر سختافزاری بسیار ضعیف است. این موضوع با حضور مدیران قوی قابل حل است. زیرساختهای سختافزاری برای فوتبال ما بسیار مهم است. نمیتوانید مسابقات اتومبیلرانی برگزار کنید بدون آنکه پیست خوبی داشته باشید. بدون تمرین و تجربیات لازم هم نمیتوانید در مسابقات اتومبیلرانی موفق شوید. به طور کلی باید شرایط لازم برای این کار فراهم باشد و در مرحله اول باید زیرساختها درست باشد.
وی با بیان اینکه باشگاهها هزینههای زیادی دارند، میافزاید: باشگاهها برای مربیان خود هزینه نمیکنند تا این مربیان دوره ببینند و بتوانند به تیمهای پایه کمک کنند. این هزینهها میتواند ابتدا برای توسعه تیمهای پایه باشد و سپس به تدریج به تیم بزرگسالان برسد. این یکی از ضعفهای فوتبال ما است که نمیتوانیم از دانش روز فوتبال دنیا استفاده کنیم.
سرمربی اسبق پرسپولیس با بیان اینکه صرفاً حضور در دورهها کافی نیست، میگوید: برداشتن اطلاعات از سایتهای فوتبالی و یادگیری تئوری مربیگری مانند این است که فردی فقط در کلاس درس حضور پیدا کند. تا زمانی که مربی ما به طور عملی وارد عرصه فوتبال نشود و در این حوزه حضور فعال نداشته باشد، نمیتواند برای فوتبال ما مؤثر باشد. بسیاری از مدرسان مربیگری در کلاس حرفهای زیادی برای گفتن دارند، اما در عمل نمیتوانند نتیجه لازم را کسب کنند.
درخشان تأکید میکند: باشگاهها از داشتههای خود استفاده میکنند، اما این داشتهها خودجوش هستند. آنها تکستارهها هستند، باشگاهها به تکستارهها اکتفا میکنند که این موضوع گاهی تأثیر دارد و بعضی مواقع هم جواب نمیدهد. ما در برخی بازیها با داشتههای فردی و وجود تکستارهها نتیجه میگیریم، اما باید این مشکل زیرساختی حل شود و این راهکار همیشه قابلیت اجرایی ندارد. ما باید در فوتبال توسعه تاکتیکی داشته باشیم و با برنامهریزی درست، بهروز بازی کنیم.
وی با بیان اینکه برخی مربیان شاغل در لیگ برتر از دانش کافی برخوردار نیستند، اظهار میکند: متأسفانه مربیان در فوتبال ایران تمایلی به ارتقای دانش فنی خود ندارند. ما در یک فضای بسته قرار گرفتهایم و این امر باعث شده است تا پیشرفت فنی چندانی در تیمها مشاهده نشود. اگر سرمایهگذاری مناسبی برای مربیان انجام شود و آنها به کلاسهای آموزشی معتبر جهانی اعزام شوند، قطعاً میتوانند دانش فنی بهتری را به فوتبال کشور وارد کنند و سطح رقابتها را ارتقا دهند.
این کارشناس فوتبال تأکید میکند: چندین سال است که مربیان برجستهای به فوتبال ایران نیامدهاند و همچنین کلاسهای مربیگری با کیفیت بالایی در کشور برگزار نشده است که بتوانیم در مباحث فنی به توسعه دست پیدا کنیم.
درخشان با اشاره به مشکلات زیرساختی میگوید: بسیار شرمآور است که در فوتبال حرفهای ایران حتی زمین مناسب برای تمرین و بازی نداریم. وقتی ابتداییترین ابزار و امکانات برای فوتبال فراهم نباشد، انتظار پیشرفت از این فوتبال کاملاً بیجا است.
وی ادامه میدهد: تیمهای بزرگ ایران مثل استقلال، پرسپولیس و سپاهان به دلیل نداشتن زمین مناسب، مجبورند هر روز در شهری متفاوت بازی کنند. یک روز در تهران، روز دیگر در اراک و روزی دیگر در قلعه حسنخان از حریفها میزبانی میکنند. این شرایط نه تنها باعث خستگی و از بین رفتن تمرکز تیمها میشود، بلکه عملکرد بازیکنان را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. نتیجه این وضعیت، فراز و نشیبهای زیادی در عملکرد بازیکنان خواهد بود که باعث میشود نتوانیم از آنها انتظار نمایشهای ثابتی داشته باشیم.
این پیشکسوت فوتبال، با اشاره به نتایج کسب شده میگوید: نه استقلال و نه پرسپولیس هیچکدام نتیجه خوبی در لیگ قهرمانان آسیا به دست نیاوردند. قطعاً عملکرد این تیمها در ادامه بدتر هم خواهد بود. ما در فوتبال پایه هم به رشد کافی نرسیدیم درحالیکه همه حریفهای ما سرمایهگذاری بسیاری در فوتبال پایه انجام دادهاند. با این نتایج ممکن است در قرعهکشیهای بعدی به سیدهای پایینتر سقوط کنیم. برد سخت مقابل امارات و تساوی مقابل ازبکستان یک هشدار برای فوتبال کشور ما است. باید در این فوتبال خانهتکانی انجام شود و با اعمال تغییرات اساسی جلوی این روند گرفته شود.
مشکلات سخت ولی قابل حل هستند
با توجه به مشکلات مطرح شده توسط کارشناسان، میتوان به این نتیجه رسید که اگر این مشکلات حل نشوند، میتواند مشکلات بزرگتری را برای فوتبال کشورمان به وجود آورد. کاهش سهمیه، دشواری در استخدام مربیان و بازیکنان مطرح و عقب ماندن از دیگر تیمهای آسیایی، نمونههایی از این مشکلات هستند.
با این حال، برطرف کردن مشکلات مطرح شده، کار سخت یا هزینهبری نیست. لازمه برطرف کردن این مشکلات، کنار گذاشتن مدیران و مسئولان غیر ورزشی و غیر فوتبالی است. ورزش ایران هر جا که به متخصصان همان رشته اعتماد کرده، سود برده و هر جا که به افراد غیر متخصص کار سپرده شده، ضرر دیده است. با این حال، باید دید آیا همتی برای برطرف کردن این مشکلات در فدراسیون و وزارت ورزش وجود دارد یا خیر.